Thursday, August 28, 2008

حرفه اي ها طبق قاعده بازي مي کنند

حرفه اي ها طبق قاعده بازي مي کنند
هدف از بازي کردن فقط بردن است
هنگامي که وارد جلسه ميشوند دلشان جاي ديگر نيست
مديره موفق يعني جسارت -حفظ قدرت- جان سخت- رقابت بي رحمانه -ميل به بردن برنده تمام عيار
هميشه در تصميم گيري از موضع قدرت صحبت کنيد
يا بايد خودت تصميم بگيري يا ديگرن برات تصميم بگيرند
آنها بقدري به مهارت خود اطمينان داشتند که ديگران نيز به تدريج مهارت آنها را پذيرفتند
رضايت واقعيي از کار مهم نيست چشم انداز موفقيت مهم است
بازي حرفه اي فقط به برد و باخت ختم ميشه نه به دوستي و صميمييت
همکارن شما دوست يا خانواده شما نيستند دوست داشتن يا نداشتنه شما نبآيد تاثيري در کآرتون بگذارد
با عدم همکاري با آنهاييکه ازشون متنفر هستيد تيشه به ريشه خودتن نزنيد
حريفتان در دنياي تجارت ميداند که چگونه احساساتش را مخفي نگاه دارد
براي حرفه اي ها احساسات شخصي اهميت ندارد آنها نيازي به دوست داشتن يكديگر ندارند آنها ميخواهند برنده باشيد
اگر با پيشنهاد ما موافقت شد اين نشانه اهميت پيشنهاد است نه خود ما
با زمين بازي آشنا شويد
آنها نمي ايستند تا به دام حوادث گرفتار شوند آنها به پيش ميتازند تا حوادث را گرفتار خود کنند
زمين بازي کسب و کار مثل يه هرم است که بايد ازآن بالا رفت و در هر طبقه جا براي افراد مخصوصي است جا براي همه نيست پس آنها سعي ميکنند يکي از جايگاهاي آن طبقه را حفظ کنند
واکنش صادقانه مجاز نيست از مخاتره جويي پرهيز ميشود سياست بازان پيشرفت مي کنند نه ساده لوحان
سياست مداران بازي بسينسس را مثل شطرنج ميبينند و آدمها براي آنها مهره هاي شطرنج هستند
يک ايده يک کارمند هرچقدر خوب باشيد از نامي که اون ايده را حمايت مي كند ضعيف تر است پس پشتيباني يک قدرت از شما در محيطه کار مهم آست
يک حرفه اي هميشه دنبال عرضيه قابليت هاي خود است با تمام حركت و زبان مي گويد مدير من رو بازي بده اونها با گامهاي استوار وارد اتاق ميشوند مي نشينند و بزرگ جلوه ميکنند
بيش از حد مطيع نباشيد بايد اعتماد به نفس سر تا پايتان را بگيرد
تجارت مثل زندگي يک مصاحبه يا صحنه نمايش است با آرامش نشان دهيد که از عهديه کارها بر مياييد
آنچه بيش از لباس يک مدير موفق جلوه مي كند روش دست دادن- شخصيت و سابقه کار و حرفي گري اوست
اهداف ثابت مانع ايجاد فرصت هاي جديد ميشوند هيچ بسينسسي روي يک خط مستقيم پيش نميرود
طرز لباس پوشيدن شما اعلام مي کنند که چه تصويري از خود داريد
حتي در لباس پوشيدن ميتوان با سياست و تدبير بود
با نردباني که پله هايه کهته دارد نميتون به مقام يا منسبي رسيد
شخصي که در اوج موفقييت است يا پيشرفت جهشي داشته يا حريف سختي را از ميدان به درکرده است
همه مرداني که زير نظر من کار مي کنند خود را مدير آينده شرکت ميداند
اگر بازيکن خط حمله هستيد وقتي توپ به شما رسيد در شوت زدن درنگ نکنيد به خود بگوئيد ميتوانم گل بزنم
براي يک حرفه اي اندازه دفترش ميزان درامدش کميت هرچيزي که قابل اندازه گيري باشد اهميت دارد چون هدف آنها از بازي کردن بوردن آست اگر ندانيم امتياز چه کسي بالاتر است چگونه ميتونيم برنده باشيم
حرفه اي ها براي دست يافتن به امتيازات بالاتر درخواست مي کنند
آنها براي بزرگ تر شدن دفترشان ديوار هاي دو طرف را خراب مي کنند
اگر زيردستان شما مهم جلوه کنند خود شما هم مهم جلوه مي كنيد
حرفه اي ها برايشان پيروزي مهم است حتي اگر با فرياد کشيدن به دست آيد
آنها هميشه ميخواهند بدانتد چه کسي جلوتر و چه کسي عقب تر است
اگر طرحي به ذهنت رسيد و ديگرن آنرا دزديدند آنها مقصر نيستند چون اين قسمتي از بازي تجارت است در اين بازي داوري وجود ندارد فقط بردو بخت مهم آست
اگر در خرج مخارج صرفه جوي کنيد فقط قدرتان را پايين اورديد و کسي هم از اين صرفه جوي بويي نخواهد برد و اهميتي نميدهد
حرفه اي ها در مورد خود سريع مبالغه مي کنند شما منتظريد که ديگرن به توانايي شما پي ببرند ولي آنها سريع ميرسند و خودشان را بهترين فرد معرفي مي کنند
آنها از کودکي ميدانند که نه هيچ اهميتي ندارد و دوباره اقدام ميکنند
واکنش حرفه اي حتي اگر 5درصد يک موضوع را بداند با اعتماد به نفس صحبت مي كند و اکنش يک غير حرفه اي حتي اگر درصد95 موضوع را بداند باز از صحبت امتنا مي كند حرفه اي ها از اين 5درصدموضوع به بهترين نحو استفاده ميکنند
اگر چيزي نگوييد کسي حضور شما را حس نميکند
هيچ گاه نپرسيد ميتونم از شما سوالي بکنم فقط بپرسيد هيچ گاه نگييد ميدانم سرتان شلوغ است مزاحم هستم و وقتي براي صحبت اجازه ميگيريد از اقتدارتان ميکاهيد
مثل يک طلب کار حرف بزنيد راه برويد
حرفه اي ها لاف ميزند رجز ميخواند خود را با صداي بلند معرفي ميکنند
بگذاريد همه بدانند چقدر باهوش هستيد چقدر ميدرخشيد
بايد ياد بگيريد مدير تبليغات خود باشيد
اگر گروهتان موفق ميشود شما اولين نفري باشيد ک به رئيستان گزارش بدهيد هر چند هفته به رييستان گزارش بدهيد و زيرکانه يادآور شويد که کارمند مهم شرکت هستيد خود نمايي نکنيد تبليغاتتان را پشت کرتان انجام دهيد
اگر ميخواهيد پيروز باشيد بلوف زدن را ياد بگيريد
هيچ گاه نگذاريد ديگران بفهمند که مضطرب هستيد
حرفه اي ها ميداند که محيط کار جايي براي دوستي نيست آنها افراد را مثل مهرهاي شترنج ميبينند اگر اصرار داشته باشيد که با همکارنتان دوست شويد هم کارتان را از
دست ميدهيد هم همکارنتان ر
درزمينه کار دوستي هدف نيست نتيجه است که مهم است شما نميتوانيد با همه دوست شويد و همه را هم خوشحال کنيد
وقتي وضعيت خاصي پيش ميايد حرفه اي نميگذارد که کسي بفهمد چگونه بايد کار را انجام داد غيره حرفه اي از مسئوليتش آشفته ميشود و آن را به همه نشان مي دهد
يک مدير لايق همواره ميتواند کاري را انجام دهد که هيچ گاه انجام نشده است اگر ميخواهيد قبل از شروع بازي اطمينان از پيروزي داشته باشيد هيچ گاه نميتوانيد بازي را شروع کونيد حرفه اي ها ميگويند از کجا معلوم شايد پيروز شديم و بي پروا به دشمن حمله ميکنند
کسي که بازي اسان و بي درد سر راضي ميشود هيچ گاه مدير موفقي نمي شود بايد از مرزها جلوتر رفت
هنگامي که حرفه اي براي 280امين بار ريسک مي كند يک غيره حرفه اي براي 5امين بار ريسک ميکند خطر کردن يکي از شروط موفقيت است
متقلب باشيد حرفه اي وقتي پشت ميز جديدش ميشيند که از آن سر در نميارد دنبال رسيدن به ميز بالاتر آست در حالي که غيرحرفه اي ميترسد که آن ميز را از وي نگيرند
يک حرفه اي يدند که هيچ وقت همه چيز را نميداند پس شروع مي كند ولي يک غيره حرفه اي همش اطلاعات جمع ميکند
مايه جنگ حرفه اي ها اعصاب است آنها استاد ظاهر سازي هستند
رييس شرکت به دو دليل کاري را به شما وگذار ميکند 1 به شما اطمينان دارد دو ميداند که با سوالات پشت سر هم وي را به سوتح نميارم چون اگر ميخواست خودش اين کار را ميکرد داشتن اعتماد به نفس نيمي از موفقيت است
پسر ها ميخواهند سريع تر به خط پايان برسند در حالي که دختر ها ميخواهند سريع تر آن را کش بدهند
روز به زمان تحويل پروژه مانده حرفه اي نگرانيش را بروز نميدهد غيره حرفه اي به ديگران مي گويد که ميداند کارش به موقع تمام نميشود
حرفه اي ها در زمان شكست طوري عمل مي کنند که انگار دارند پيروز ميشوند
يک حرفه اي هيچ گاه با ديگرن درد دل نميکند يا نگرانييش را نمي گويد چون ميداند روزي عليه خودش از آن استفاده ميشود
هميشه در طول بازي از سر گروه اطاعت بي چونو چرا داشته باشيد وقتي بازي تمام شود ميتواند سرش داد بزنيد
حرفه اي ها هيچ گاه داوطلب کاري نميشوند مگر آن که سودي برايشان داشته باشد در اين حال هم حتماً از ريس قدرت و اختيارات لازم را ميگيرند تا هربار که مشکلي پيش آمد سراغ ريس نروند
حرفه اي ها گاهي طوري برخرد مي کنند که گويي شما زير دست آنها هستيد
اگر در اتاق کنفرانس جلسه ايي بود حرفه اي ها روي اولين ميز مينشيند ولي زنها يک گوشه پيدا مي کنند اينکه کجا نشستيد بشما قدرت مي دهد در مقابل ديگران تفاوت آنها فقط در ميزان اعتماد به نفس آنها است
در معرض ديد قرار گرفتن نيمي از بازيست تا شما را نبيند به شما احترام نميگذارند
حرفه اي ها هميشه ميخندد ولي زن نميخندد
هميشه از رفتار هاي عاشقنه در محيطه کار به پرهيزيد
هميشه از انجام هرکاري که باعث ميشود شما را دست کم بگيرند پرهيز کنيد چون باعث ميشود که اقتدارتان را از دست بدهيد
گاهي نياز است در مقابل بعضي از کارمندان فرياد بزنيد
هيچ گاه از اينکه اعصباني شديد عذر خواهي نکنيد
حرفه اي ها هميشه ميپرسند کي اول بازي رو شروع مي كند کسب امتيازات چگونه است اين بازي چقدر طول ميکشد
اميدواربودن بدترين حالت است چون باعث ميشود هيچ کاري انجام ندهيم
موفق ترين آدمها پرو ترين آنها هستند
هيچگاه احساس گناهي وجد خارجي ندارد حرفه اي ها فقط به بردن فکر مي کنند و هنگاميکه حريف را از ميدن بدر کردند هيچ احساس گناهي ندارند
يک حرفه اي در يک جلسه تمام فکرش به جلسه است زيرا ميداند نتيجه
جلسه فقط مهم است و ميداند که خانواده اش از گرسنگي نميميرد ولي يک زن در جلسه به ناهار شام بچه فکر ميکند
هيچ گاه نگويد به بخشيد يا متاسفم زيرا فقط شما را جلوي ديگران ايمند اين را حرفي ها ميداند آنها حتي اگر دچار اشتباه شده باشيد هم با جمليه مثبت موضوع را بيان مي کنند
حرفه اي جنگ را دوست دارند و تا آخرين نفس ميجنگند براي يک موجود ضعيف شايد زير دستان براي جنگ محدوديي از شرافت وجود ندارد وي با همه چيز به شما حمله ميکند همه بازي ها داراي محدوديت زمانيست وقتي تمام شد بازي جديدي شروع ميشود
وقتي از هرم قدرت خارج شديد ديگر ارزشي نداريد اين را مردها خوب ميداند
اگر تمام زندگي خود را وقف ديگران کنيد ديگر چيزي نمي ماند که وقف خود کنيد
بعضي وقت ها رفتن بهترين کاريست که بايد بکنيد
پسر بچه اي که قهر مي كند مورد تمسخر دوستانش قرار ميگيرد
داشتن يک رئيس خوب بهتر از دوست خوب است
شغل فعليتان مهمترين شغل زندگيتان نيست بلکه وسيليي براي رسيدن به اهدفتن است
هميشه طوري رفتار کنيد که ديگران احساس ارزشمند بودن بکنند
دنياي تجارت رمزو راز خاصي ندارد به راحتي ميتوان در افراد نفوذ کرد چون هر کسي با هر زباني و هر لحني
افکارش را براي شما بين مي كند
ميتواند گوشه اي يک راهرو اتاق خودتون را قرار دهيد ميتوانيد آرام باشيد و از آرامشتان لذت ببريد و سرو صدايي به راه نيندازيد ولي هيچ گاه با اين روش يک مدير نميشويد يک مدير صدايش به آسمان مي رس

یک سیاستمدار حرفه ای دنیای کار هسرعت مدارج ترقی را طی می کند زیرا: سیاستمدار است با کسی نمی جنگد با تدبیر است -اطرافش پر از آرامش است
روی نردهها نمیشیند –دیگران برای راهنمائی پیش او می آیند –همیشه کی خودش را می گیرد و برای خودش ارزش قائل است-این تصویر را ایجاد می کند که می توان روی او
حساب کرد
او درباره دیگران داوری نمی کمند –او کسی را تهدید نم کند بلکه حمایت می کند– او می
داند موفقیت حسادت و بد جنسی خیلی ها را به همراه می آورد--او اطلاعات محرمانه را پخش نمی کند
او معیارهایش از معیار های دیگران بالا تر است –او در کنار دیگران ولی بافاصله –
آرام با وقار و کنترل شده دانا و فهمیده ایستاده است- نظر واقعی خود را مثل جراح پلاستیک نمی گوید
شنونده خوبیست یعنی (استفاده از کلماتی مثل راستی ک که اینتطور –زبان تن مثل نگاه کردن –تکرار حرف صحبت کننده –طرح سوال-تقاضا از گوینده که حرفش را تکرار کند)
او هدفش را میشناسد ولی برای رسیدن به آن انعطاف دارن -او هنگام معرفی مگوید من* مدیر بخش * هستم -او خوب صحبت می کند (روشن –واضح-ساده-خوشایند-مستقیم)
نمی گوید(من من کردن-خیلی کند یا تند –صحبت با لحن و مفهوم چیپ-کلمات پیچیده)
يك ساستمدار توري عمل ميكند –حرف مي زند كه گوئي حرفه اي است –هيچگاه نمي پرسد اين كام خوب بود؟ خوب گفتم؟ حتي يك دختر نيز از سكس با يك مرد بي تجربه و نا وارد متنفر است
يك سياستمدار در هنگام اندوه مثل انتخابات(او را هرگز شكست خورده نمي بينيد)-در هنگام پيروزي مثل مثل پكر باز عمل ميكند-موفقيت كوچك را بزرگ جلوه ميكند مثل خيبر-او اكثرا پشت پرده تسميم هاست-هدفش را مي داند در ذهن ديگران القائ مي كند كه اين هدف انهاست-اين تصميم انهاست- او مي داند كه مهم ترين چيز هركس خود اوست و انسانها كسي را دوست دارند كه در انها جيز متفاوتي ببيند-او مي داند مفهوم رهبر براي همه يعني 1-كسي كه كار را بداند و انرا انجام دهد 2-كسي كه انرژي زيادي داشته باشد و ان را پخش كند 3-كسي كه در راه رسيدن به هدف انسان ها را-زحمتشان/احساساتشان/.. ببيند
وقتی که سیاستمدار می گوید بلی یعنی شاید.اگر بگوید
شاید یعنی نه.واگربگوید نه-اصلا سیاستمدار نیست
قتئده شماره 1
1-1-بگذارید دیگران متوجه کارتان شوند–هرزگاهی گزارش نه مرتب و پیوسته
1-2-هرگز ساکن نباشید
1-3-بادقت داوطلب شوید
1-4-جای پای محکمی برای خود بسازید
1-5-قول زود هنگام ندهید
1-6-مطلبی بدانید که دیگران نمی دانند
1-7-صد در صد متعهد باشید
1-8-از کاری که میکنید لذت ببرید
1-9-نگرش مناسبی ایجاد کنید -جبهه بندی مثل پلاکم
1-10-هرگزنگذارید دیگران بدانند چقدر کار می کنید
قتئده شماره 2-بدانید در تمامی مواقع داوری می شوید
2-1-لبس مناسب بپوشید
2-2-تبسم کنید– کوباتو سان
2-3-درست دست بدهید -باید احساس توانمندی اطمینان و قدرت کنند باید احساس کنند شما شرایط را کنترل کرده اید
2-4-اعتماد و انرزی خودرااز خود بروز دهید
2-5-کاری کنید که متوجه شمابشوند
2-6-به سر و وضع خود توجه داشته باشید
2-7-جذاب باشید -لباس خوب –خونسرد –رفتاری گرم -مهربان
2-8-خونسرد وآرام باشید
2-9-خوب صحبت کنید
2-10-خوب بنوسید
قتئده شماره 3 برنامه ای داشته باشید
3-1-هدف بلند مدت خود را بشناسید
3-2-بدانید که در کوتاه مدت چه می خاهید
3-3-نظام ترفیع درجه وارتقا را مشاهده کنید
3-4-برنامه ای بریزید
3-5-برنامه کاریتان را مشخص کنید
3-6-نفش خود را بشناسید
3-7-نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید
3-8-حوادث و زمان های مهم را شناسائی کنید -مثل مار کبری عمل کنید – هنگامی گزارش بنویسید که نتیجه بدهد
3-9-تهدید ها را پیش بینی کنید -من در پستم ماندم دو مدیر دیگر یکی رفت دیگری تنزیل درجه یافت
3-10-مترصد فرصت های مناسب باشید–برنامه را دور بریزید حمله کنید –خونسرد باشد نه هیجان نه وحشت –آیا واقعا اون یک فرست است
قائده شماره 4-اگر نم توانید حرفی بزنید چه بهتر که سکوت کنید
4-1-شایعه پرکنی نکنید
4-2-غر نزنید
4-3-از دیگران به نیکی یاد کنید -هرکسی حداقل یک صفت خوب دارد –بدانید پشت افراد فقط خوبی بگوئید یا سکوت کنید چون حتما به گوششان می رسد
4-4-از دیگران صمیمانه تعریف کنید -از کارهای انجام شده و افکار افراد تعریف کنید
4-5-بشاش ومثبت باشید
4-6-سوال کنید -با سوال نشان می دهید به افراد و کارش علاقمند هستید
4-7-از کلمات لطفا و متشکرم استفده کنید
4-8-ناسزا نگوئید
4-9-شنونده خوبی باشید
4-10-حرف های معقولانه بزنید
قائده شماره 5 : مراقب خودتان باشید
5-1-اصول و اخلاقیات صنعت خود را بشناسید
5-2-از مشروعیت صنعت خود مطمئن شوید
5-3-مییار های شخصی وضع کنید
5-4-هرگز دروغ نگوئید -اگر از من بپرسند کتابت چگونه است نمی گویم فکر می کنم بد نباشد می گویم عالیست
5-5-هرگز از کسی حمایت نکنید
5-6-یاداشت برداری کنید
5-7-تفاوت میان حقیقت و تمام حقیقت را بدانید -یک سیاستمدار باشید –همه چیز را ببینید همه چیز را بدانید اما کم حرف بزنید-حرف های دیگران را سبک سنگین کنید
5-8-برای خود حامی و دوست پیدا کنید
5-9-به انگیزهای دیگران توجه کنید
5-10-بدانید که هرکس قائده متفاوتی را رعایت مکند
قائده شماره 6 : هم رنگ دیگران بشوید
6-1-فرهنگ شرکت را در نظر بگیرید
6-2-به زبان جمع صحبت کنید
6-3-مطابق فرهنگ شرکت خود لباس بپوشید
6-4-با اشخاص مختلف سازگاری نشان دهید -همه با هم متفاوتند –بعضی ها مدیر خشن می خواهند بعضی مدیر مهربان
6-5-بدانید که پاتوق کجاست و کی می توانید در آنجا حضور پیدا کنید -پاتوق مقامات بلند پایه نه همکاران
6-6-پروتکل های اجتماعی را درک کنید
6-7-قواعد درباره مقامات مسئول را بشناسی
-بدانید قدرت شرکت دست کیست –گوش خوبیست-مورد اعتماد رئیس است-باهوش است-تاکتیک های مثبت و کثیف بلد است-سابقه طولانی دارد
6-8-قوائد درباره سلسله مراتب اداری را بیازمائید–بدانید کی شرکت را اداره می کند و کی گوش شنوای اوست
6-9-هرگز در مقام مخالفت با دیگران حرف نزنید او درباره دیگران داوری نمی کمند –نگذارید دیگران شما را خارجی یا غریبه بدانند
6-10-ذهنیت همکارانتان را درک کنی -ذهنیت گروه را بدانید و از آن به سود خود استفاده کنید –گرگ در لباس میش -
قائده شماره 7 : یک قدم جلوتر حرف بزنید
7-1-یک قدم جلوتر لباس بپوشید
7-2- یک قدم جلوترحرف بزنید- همیشه کی خودش را می گیرد و برای خودش ارزش قائل است-حرف های احمقانه-نهسزا-پر حرفی-شایعه-فوتبال
7-3- یک قدم جلوترعمل کنید–قاطع تر –محکم تر-حرفه ای تر –بدون پرخاشگری
7-4-یک قدم جلوترفکر کنید–تصویر کلان را ببنید مثل مدریرتان
7-5-به مسائل شرکت توجه کنیدحتی پیش همکارانتان
7-6-باید بتوانید کار را انجام دهید
7-7-صحبت ما بجای من
7-8-با کارکنان ارشد وقت بیشتری بگذرانید -تا زمانی که مثل کودکان سر و صدا نکنی می توانی بمانی
7-9-خود را برای محله بعد از بعدی اماده کنید -چیزی بدون تلاش بدست نمی آید –اگر الان حرکت نکنی پس کی می کنی
7-10-کاری کنید که دیگران فکر کنند شما قددم برداشته اید –مثل رشد کرده ها و تجربه دارها
قائده شماره 8 : با سیاست باشید
8-1-به هنگام بروز اختلاف سوال کنید - * چرا انقدر مطمئنی – چرا چنین احساسی داری-دوست دارم حرفت را بشنوم-
8-2-جانبداری نکنید –با اینکار ارشد تر بنظر می رسید
8-3-بدانید چه زمانی نباید اظهار عقیده کنید
–زمانی که تفاوت ایجاد کند و شما را با هوش تر بدانن-د-نگوئید من فکر مکنم که –احساس مکنم که –به عقیده من-ماشین * ماشین خوبیست را بگوئید
8-4-دوستانه باشید-در درگیری ساکت باشید – بر موج سوار شوید –ن تولی وج کنید نه زیر ان بروید
8-5-هرگز مشتریان را از دست ندهید
8-6-شخصی سازی نکنید-به ادم ها حمله نکنید به رفتارشان حمله کنید
8-7-بدانید که چگونه خشم دیگران را مدریت کنید– انواع خشم علیه م 1-خشم بجا 2-خشم تاکتیکی برای مجبور کردن ما بانجام کاری خلاف میلمان
8-8-از حق خود دفاع کنید– تنها به وسلیه قاطعیت و تعین خط قرمز
8-9-در برخورد با موقعیت ها منطقی رفتار کنید -قبل از هر اقدامی به برنامه های بلند مدت و اثر آن فکر کنید
8-10-هر چیزی به جای خود– خانواده
قائده شماره 9-سیستم را بشناسید و از آن بهره برداری کنید
9-1-مقررات مسکوت زندگی اداری را بشناسید
9-2-بدانید که همه را به چه نامی صدا بزنید
9-3-بدانید چه زمانی تا دیر وقت بمانید و چه زمانی زود بروید
9-4-دزدی چیست و مزایای جانبی آن کدامست
9-5-اشخاص مطرح را شناسائی کنید
9-6-به اشخاص با نفوذ و مهم بها دهید
6-7-با شیوه های جدید مدیریت اشنا شوید – اگر آرام باشید وسخت نگیرید از شما بهره برداری میکنند-همچنین کاری نکنید که فکر کنند شما از قافله عقب هستید
9-8-از برنامه و دستور کار ها سر در بیاورید – انگیزه پنهانی اشخاص را بدانید
همشه بپرسید: موضوعی است که من نمدانم –چه کسی از ان سود می برد –ایا برای من فایده ای دارد-چگونه
9-9-اشخاص مورد علاقه شرکت را بشناسید – هر مذیری کارمندی مورد علاقه دارد-اگر شما هستید به کسی چیزی نگوئید اگر نیستید به او نزدیک شوید
9-10-بیانیه ماموریت شرکت خود را بدانید
قائده شماره 10-روبرو شدن با مخالفت ها
10-1-مخالف را شناسائی کنید-شانس ارتقا بین کاندیدلهای مختلف
10-2-آن ها را از نزدیک مطالعه کنید-توانائی ها و ضعف های انها بشناسید-توجه مدیریت را به نقاط قوت خود جلب کنید-بدانید دنبال چه چیزی است
10-3-به کسی از پشت خنجر نزنید-به جنبه های مثبت خود اشاره کنید نه نکات منفی رقیب درمقابل مدیرتلن
10-4-روانشناسی ارتقا درجه را بشناسید-موقیت های کذائی و واقعی
10-5-اطلاعات بیش از اندازه بروز ندهید –تاشایعه پرکنی درباره شما نکنند به مدیریت اطلاعاتی می دهند که نباید بدهند به مخالفانتان امتیاز داده اید
10-6-گوش به زنگ باشید اگر سرتان در لاک خودتان باشد بجائی نمی رسید
10-7-کاری کنید که مخالفان شما جایگزین نشدنی به نظر برسند رئیس شما مشتری شما و همکارانتان رقیب شما هستند * انها خوب است ولی بیشتر خانوادگی است در واقع مشتری را بزرگ
کرده ایید و گفتید به * مدرن تری نیاز دارد
10-8-بی جهت از همکاران رقیب تعریف نکنید بیل توانمندی زیادی در شادی به راه انداختن و تفریح دلرد
10-9-روی لحظات تقویت کننده شغل سرمایه گذاری کنید
10-10-تائید مثبت همکارانتان را برای خود بخرید – ترفیع قبل از همه در حال دوستی با رقبا یعنی ایستادن با انها با اندکی فاصله یعنی به شما اعتماد کنند ومتکی باش

Friday, August 22, 2008

نامم را پدرم انتخاب کرد، نام خانوادگي ام را يکي از اجدادم! راهم را خودم انتخاب خواهم کرد. ، دکتر علی شريعتي

Friday, August 15, 2008

فرمول موفقيت سياستمداران


پيروزي سياستمداران در انتخابات علاوه برمحتواي سخنان انها به زمان هم بستگي دارد.
انها با اشاره به اين که نامزدها تا زمان انتخابات وقت زيادي را صرف ملاقات با راي دهندگان مي کنند تاکيد دارند زمان اين ديدارها تاثير زيادي بر تصميم گيري راي دهندگان و بويژه کساني دارد که در تصميم خود دو دل هستند.
براساس اين گزارش آکشاي رائو و همکارانش اعلام کرده اند علت موفقيت باراک اوباما نامزد رياست جمهوري امريکا را برهيلاري کلينتون رقيبش يافته اند.
به گفته انها وي در سخنان خود بيشتر روي مفاهيم انتزاعي از قبيل اميد، اصلاحات و عدالت تاکيد دارد در حالي که هيلاري کلينتون برعکس بيشترين توجه را به مشکلات مشخصي از جمله جنگ عراق، وضعيت اقتصادي و اصلاح سيستم بهداشتي معطوف مي کرده است و درحالي که سياستمداران به خاطر توجه نکردن به جزئيات اوباما را مورد انتقاد قرار مي دهند راي دهندگان از وي حمايت مي کنند.
اين دانشمندان معتقدند مبارزه انتخاباتي مانند برنامه ريزي براي مرخصي است يعني همانطور که انسان در زمان مرخصي ابتدا بايد به نحوه گذران تعطيلات، زيبايي محيط و ساير مفاهيم انتزاعي توجه کند و سپس به مسائل جدي يعني وسيله نقليه و محل اسکان بپردازد يک نامزد انتخاباتي هم بايد ابتدا روي مسائل انتزاعي تمرکز کند و با نزديک شدن به موعد انتخابات به مسائل عملي وجدي بپردازد.