Thursday, October 9, 2008

Tuesday, October 7, 2008

Where are you now?

Skills ,knowledge , abilities and experiences are only useful if you are at right place.
Where are you now?

Monday, October 6, 2008

آيا اجرای اين طرح امکان پذير است ؟

آيا اجرای اين طرح امکان پذير است ؟ پيش بينی سود و زيان جواب اين سؤال را ميدهد.

در حال حاضر حد و مرز بازارکار را مورد بررسی قرار داده و مشتريان خود را نيز تعيين کرده ايد . همچنين شما تا اندازه ای هم در مورد خواستهای مشتريانتان آگاهی داريد. بعد از آن شما می توانيد مخارج شرکت را محاسبه کنيد.

الگوی زير معمولی ترين هزينه های يک شرکت را نشان ميدهد ولی برای شرکتی که شما داير می کنيد احتمالا هزينه های ديگری هم به حساب خواهند آمد.

آنچه مهم است اينست که شما يک بودجه کلی تهيه کرده و وقت کافی هم به اين امر اختصاص دهيد . با خودتان روراست باشيد تا احتمالا چيزی فراموشتان نشود و يا بعضی هزينه ها را ناچيز نپنداريد و يا اينکه امکانات فروش خود را بطور اغراق آميزی مثبت تلقی نکنيد.

بودجه اوليه در بردارنده يک دوره 12 ماهه است. ( دوره های غير از 12 ماه از...............تا..............).



درآمدها:

درآمد حاصل از فروش کالاها و خدمات

هزينه های متغيير:

قيمت خريد کالای فروش رفته

سود ناخالص = ( درآمد ها – هزينه های متغير )

هزينه های کارکنان

حقوق کارکنان قبل از کسر ماليات

حقوق صاحب شرکت قبل از کسر ماليات ( در صورت داشتن شرکت سهامی )

حق بيمه سهم کارفرما % 33 به کل حقوق پرداختی فوق )

ساير هزينه های اجتماعی برای کارکنان (% 7از کل حقوق پرداختی به کارکنان)

بيمه شخصی صاحب شرکت (% 7 از حقوق پرداختی )

ساير هزينه ها:

هزينه سفر و هزينه اتومبيل

هزينه های محل کار : اجاره ، برق ، حرارت، تعميرات و غيره

هزينه لوازم اداری ، تلفن ، پست و غيره

هزينه بازاريابی

ساير هزينه های فروش

هزينه حسابداری و حسابرسی

هزينه توسعه شرکت (آموزش ، پيشرفت توليد و غيره )

هزينه بيمه شرکت

هزينه تجهيزات اجاری و ساير خدمات خريداری شده

سايرهزينه های متفرقه

هزينه استهلا ک و بهره:

هزينه استهلا ک % 20 مبلغ سرمايه گذاری شده برای محل کار و ساير ماشين آلات و اموال

هزينه های بهره ( سرمايه شخصی + سرمايه وام گرفته شده ) x بهره متداول

جمع هزينه ها:

سود يا زيان ( در صورت داشتن شرکت سهامی )

سود يا زيان قبل از حقوق صاحب شرکت ( در صورت داشتن شرکت انفرادی و تضامنی )

چگونه ميتوان در وال استريت سود برد؟

http://stock-analysis.blogfa.com/



كليد پيروزى اين است كه دقيقا برخلاف آنچه كه ديگران انجام مى دهند عمل كنيم. به عبارت ديگر بايد متضاد باشيم.

اگر همه سعى مى كردند وقتى قيمتها پايين است اقدام به خريد كنند، ديگر معامله خوب وجود نداشت. تنها معدودى از افراد قيمتهاى مناسب را پيدا مى كنند زيرا اكثر مردم هرگز قيمت هاى مناسب را نمى شناسند.اگر فكر مى كنيد مى توانيد به آسانى و دائما مخالف با آنچه كه از نظر ديگران درست است عمل كنيد، اين كار را امتحان كنيد.در هر مرحله فرد وسوسه مى شود آنچه را كه منطقى به نظر مى رسد انجام دهد اما اين كار غير عاقلانه است

خبر خوب در مورد سهام يك شركت اين است كه قيمت آن پايين باشد. اخبار بد مى تواند بالا رفتن قيمتها باشد

خبر باختن در بازار سهام در روز هاى دوشنبه بيشتر از هميشه است. همين طور نمى فهميدم چرا افراد مايلند اوراق بهادار ارزشمند خود را بفروشند و كم ارزشها را نگاه دارند . وقتى ديدم قيمتها درست حدود ساعت يك بعد از ظهر در پايين ترين سطح خود هستند ، فكر كردم اين يك شانس واقعى است
عامل برد و باخت افراد كمتر به اوضاع اقتصادى و بيشتر به روانشناسى انسانى بستگى دارد. (چرا وقتى فروش يك دسته از سهام برام سود آور بود آن را نفروختم؟ چرا صبر كردم وباينكه شاهد پايين تررفتن بيشتر قيمت ها و در نتيجه كمتر شدن سود بودم حتى پيشنهاد فروش سهام خود را ارائه ندادم؟
چرا دسته اى از فعالان بورس كه تصور مى كردند سود مى كنند بدون استثنا زيان مى كردند؟ زيرا اين افراد تمايل داشتند به جاى خريد سهام بى رونق سهام پر رونق را در زمان نامناسب خريدارى كنند. به همان راحتى كه با خريد سهام بى رونق متضرر مى شويم ،خريد سهام با رونق هم مى تواند به زيان ما تمام ميشود

سهام وقتى به طور نسبى ارزان است هيچ ارزشى ندارد مگر اينكه بدانيم اين ارزانى رو به ترقى است يا تنزيل

كسى كه سهام يك شركت را صرفا به دليل آنكه قيمت آن ظاهرا ارزان است مى خرد مثل كشاورزى است كه يك دماسنج دارد اما هيچ تقويمى ندارد و فكر مى كند يك روز گرم پاييزى ،موقع كاشت دانه هاى بهارى است

وقتى قيمت سهام به طور غير عادى افزايش مى بابد، افراد فكر مى كنند حتما مدتى بعد قيمتها كاهش خواهند يافت

خريد سهام به شرط تفاوت سود تا حدودى مثل داشتن خانه اى در مقابل يك وثيقه زياد است، با اين تفاوت عظيم كه وقتى ارزش ملك به طور موقت افت مى كند ، فرد مجبور نيست براى حفظ منافع وثيقه گيرنده پول بيشترى بپردازد ، اما در بورس هرگاه قيمتها تنزل كند شما ملزم ميشويد تفاوت سود بيشترى به كارگزار بدهيد

حق العمل كارگزاران بيش از يك ميليون دلار در روز است. براى افراد معمولى تعجب آور است كه حتى وقتى بورس در بهترين وضعيت است، برخى ممكن است زيان كنند

غرور : غروردر اين مسير ما را به وادى سودهاى اندك و زيانهاى زياد سوق مى دهد.وقتى حتى بخش اندكى از سود را كافى مى دانيد،به اين دليل است كه خيال ميكنيد در اين مسابقه برنده شده ايد و اين در واقع همان ارضاكردن غرور است

اما يك شكست جزئى غرور شما را جريحه دار مى كند و به جاى اينكه وقتى بازار نامناسب به نظر مى رسد، زيان اندك را بپذيريد با خود مى گوييد ، منتظر خواهيد ماند تا به نتيجه سر به سر برسيد.شكست خوردن يعنى اقرار به اينكه قضاوت اوليه شما نادرست بوده و قابل قبول نيست.شما اصلا نمى خواهيد كارگزاراتان بفهمد كه يك قربانى بوده ايد.وقتى منتظر مى مانيد تا حساب خود را سر به سر كنيد ، قيمت آن قدر پايين مى رود كه مجبور خواهيد شد حقايق بسيار دردناكى را بپذيريد

وقتى كارگزاران به دفاتر خود نگاه مى كنند اغلب مى بينند كه از ميان تمام قرار دادهاى تكميل شده بيشتر آنها نشان دهنده سود هستند تا زيان. اما نكته متناقض اين است كه مجموع زيان ها به گونه اى وسيع از سودها فراتر مى رود فقط به اين دليل كه تقريبا انداژ هر زيان ، بزرگتر اما انداژ هر سود كوچك است.به عبارتى ديگر افراد تمايل به اين درند كه سودهاى كوچك جذب كنند اما از زيانها جلوگيرى نكنند

اين غرور است كه موجب مى شود در يك بازار رو به سقوط از هر ده نفر ، نه نفر با اصرار تعداد بيشترى از سهام را بخرند كه قبلا با شكست مواجه شده است

احتمالا همين غرور است كه موجب مى شود افراد سهام را به صورت اعتبارى بخرند زيرا به اين طريق مى توانند 100 سهم بخرند در حالى كه شايد به پول خودشان تنها قادر به خريد 30 سهم باشند

احتمالا همين غرور است كه موجب مى شود افراد تمام داستانهايى كه تشكلهاى حرفه اى بازار بورس در مورد مصرف عمومى سر هم مى كنند باور كنند هر كسى مايل است به كليه امور محرمانه و پشت صحنه وارد باشد.مثلا ميگويند سهام ويژه كه اكنون قيمتش 80 دلار است با توجه به ادغامى كه در آينده در شركت مزبور صورت خواهد گرفت به 150 ميرسد. تشكل هاى حرفه اى هميشه بايد كارى كنند تا مردم باور كنند كه قيمت سهام يك شركت رو به افزايش خواهد بود و گرنه نخواهند توانست به اهداف اصلى خود يعنى پايين آوردن قيمتها دست يابند

يك فعال بورس هرچه قدر بيشتر اطلاعات محرمانه فرضى را باوركند ، ريسك بيشترى خواهد كرد. اگر در ابتداى كار زيان كند، باز هم ريسك بيشترى مى كند و انتظار دارد برنامه هاى مخفى خاصى كه شنيده است به زودى تغييرى به نفع او ايجاد كند

از آنجا كه طمع در نهاد همه انسانها ريشه دارد معمولا براى ما تصميم براى فروش سخت تر است تا تصميم براى خريد

هنگام خريد سهام ، شانسى براى پول سازى مى بينيد اما هنگام فروش ، اميد خود به سود بيشتر را از دست مى دهيد هيچ كس دوست ندارد خود را در چنين موقعيتى قرار دهد. اينطور نيست؟

يكى از دلايلى كه موجب مى شود كارگزاران بورس بيشتر به سمت خريد متمايل باشند تا فروش ، صرفا خوشبين بودن طبيعى كارگزاران و اغلب اشتباه آنها نمى باشد بلكه خواست خود مشتريان ميباشد. طمع موجب مى شود از كارگزاران بخواهند كه به آنها خريد را توصيه كنند

اگر يك كارگزار بازار بورس ، وضعيتى رو به رونق را پيش بينى كند كه اتفاق نيفتاده ، عموم او را مى بخشند اما اگر خيلى زود نسبت به وضعيت بازار بدبين شده و كاهش قيمتى را كه هنوز اتفاق نيفتاده اعلام كند شهرت خود را نابود كرده است.آن عده افراد طمعكارى كه بنا به توصيه او سهام خود را قبل از اينكه به اوج قيمت برسد فروخته اند، هرگز فراموش نخواهند كرد كه چه مبلغى را ممكن بود بدست آورند

اگر فكر مى كنيد بهتر است با پول خود در بورس سرمايه گذارى نموده و وقتى قيمت ها به اوج خود رسيدند ، سهام بخريد بايد بدانيد تمام پول خود را از دست خواهيد داد

يك بار از يك مشترى شنيدم " اگر سهام فقط به اندازه 9 واحد سود داشته باشد ، شايد ترجيح بدهم سهام ديگرى بخرم ، به اين علت كه من بايد 25 واحد سود كنم تا بتوانم پولى را كه مى خواهم بدست آورده و از بازار خارج شوم " يكى از زيرك ترين فعالان بورس در وال استريت به من گفت " در هر سال به ندرت اتفاق ميفتد كه لازم باشد بيش از سه يا چهار بار سهام بخريد

بدترين زيانها در بازار بورس طبيعتا هنگامى صورت مى گيرند كه افراد اقدام به خريد سهام با قيمت هاى خيلى بالا مى كنند و حقيقت تعجب بر انگيز اين است كه افراد كاملا با علم به بالابودن نرخها اين نوع سهام را مى خرند. اما انتظار دارند آنها را به قيمتى حتى بالاتر به فردى ديگر بفروشند درست مثل همان جريان فلوريدا اتفاق افتاد. كسانى كه 10000 دلار پول بابت زمينى باتلاقى دادند تا آن را به عده اى قربانى كه از خود آنها ساده لوح ترند بفروشند

پس از غرور و طمع شايد تمايل به زودباورى زيانبارترين تاثير را براى كسى كه مى خواهد در بازار بورس فعاليت كند بگذارد

من كسانى را ديده ام كه صميمانه به توصيه دربان طمعكار يك دفتر كارگزارى گوش مى دهند زيرا او چيزى مى گويد كه آنها از صميم قلب مى خواهند فكر كنند كه حقيقت دارد

مشتريان ترجيح مى دهند به به سخنان معامله گران پرحرف تالار بورس كه شخصيت هاى جذابى دارند گوش كنند، كسانى كه آماده اند تا هر آنچه راكه مشتريان مشتاق شنيدنش هستند به آنها بگويند.آنها هميشه مطمئن هستند كه هر سهامى رو به رونق دارد

هر صنعتگر موفق و محافظه كار، يك بورس باز است . در واقع مجبور است كه اينطور باشد.اگر او زمانى كه قيمت مواد اوليه پايين است اقدام به خريد نكند (وقتى كه بازار با صرفه است) در نهايت ورشكسته خواهد شد. او بايد قادر باشد خريدار و فروشنده موفقى باشند

اكثر افراد دوشنبه كه اولين روز هفته است شروع به خريد سهام مى كنند.زيرا تمام افراد اين روز را سرشار از اميد آغاز مى كنند. اما اگر شما كمى زيرك تر از اكثريت باشيد روز دوشنبه درست وقتى كه سايرين در حال خريدن و پيشنهاد خريد به قيمتهاى بالاتر هستند اقدام به فروش سهام خود ميكنيد

قيمت هاى بورس هنگام پخش اخبار مساعد رو به كاهش و هنگام پخش اخبار نامساعد رو به افزايش دارند .( چرا؟) زيرا آنچه كه به آن اميد بسته بوديد و آنچه كه خود بورس با افزايش تدريجى قيمتها پيش بينى كرده بودند اكنون به وقوع پيوسته است يعنى قيمت ها به اوج اسيده اند

آمارها مويد اين است كه معمولا در فاصله زمانى سيزده تا هجدهم دسامبر بايد انتظار افت موقتى قيمتها را داشته باشيم.بدون شك دليل اين امر نياز مردم به پول نقد است

بورس بازان حرفه اى وقتى در مغلوب كردن بازار موفق مى شوند ،هميشه به اين دليل نيست كه به اطلاعات درونى يك شركت خاص دسترسى دارند.بلكه عمدتا به اين دليل است كه آنها آموخته هاى تجربى و مشاهدات بيشترى در خصوص روانشناسى جمعيت دارندتا پيش بينى كنند كه هزاران تن ديگر در بورس سهام احتمالا چه خواهند كرد و بهتر از آنها عمل كنند

از مدتها پيش به اين نكته پى برده اند كه چون انسان ذاتا تمايل به خريد ارزان دارد فروش سهام هنگام سقوط قيمتها كار آسانى خواهد بود به همين دليل است كه اكثرا آنها سهام خود را هنگام شكسته شدن قيمتها به عموم واگذار مى كنند.نه وقتى قيمتها بالا هستند به عبارت ديگر اغلب ما در زمينه خريد ارزان دچار قضاوت ضعيف مى شويم مردم معمولا قيمت بالاى سهام خاصى را در دوره قبل به ياد مى آورند اما به ياد نمى آورند كه مدتها قبل قيمت همين سهام پايين بوده است,شايد هم فكر كنيم چون قيمت سهام از روز گذشته كمتر است بنابر اين سهام مزبور ارزان است اما به اين توجه نمى كنيم كه امكان دارد قيمت آن فردا باز هم ارزان تر شود

اغلب ما آنقدر عجوليم كه نمى توانيم صبر كنيم تا سهام ماهيت خود را نشان دهد

بعضى گروههاى بازار دقيقا به گونه اى طراحى شده اند كه شايعاتى اين چنينى را به راه بيندازند بدون شايعاتى مبنى بر افزايش يافتن قيمت سهام خاصى ، چه كسى به خريد آن خواهد شتافت؟ مثلا شايعه ميكنند قيمت آن به هر سهم 100 دلار خواهد رسيد

آنها ممكن است خريد به قيمت 40 دلار را شروع كنند با اين هدف كه سودى با ميانگين 30 واحد بدست آورند بدين منظور بايد تلاش كنند تا هرطور شده قيمت را موقتا به 90 دلار برسانند با اين حال مى دانند كه نبايد اميدوار باشند كه سهام زيادى را به قيمت به فروش برسانند و به اين راضى هستند كه همزمان با تنزيل قيمت ها به فروش خود ادامه دهند تا اينكه آخرين سهام خود را بر مبناى آنچه عموم مردم پايين ترين قيمت تلقى مى كنند يعنى زير 70 دلار بفروشند در ضمن براى اينكه قيمت سهام خود را به 90 دلار برسانند بايد با اشاعه شايعات زيركانه در باغ سبز به مردم نشان دهند و به آنها اطمينان دهند كه قيمت اين سهام افزايش خواهد يافت و مثلا به 120 دلار خواهد رسيد,آنها عامل درون شركت كه ميتوانست رئيس هيئت مديره باشد را براى كسب اطلاعات محرمانه شركت استفاده مى كردند.اين شخص هفته ها قبل از اينكه عموم شانسى براى فهميدن اين موضوع داشته باشند كه شركت قرار است درامد افزايش يافته خود را اعلام كند با خبر است و درست در زمانى كه قرار است عموم متوجه آخبار شوند شايعاتى در كمال دقت ساخته شده است و به عموم مى گويند كه ائتلاف در حال خريد سهام هستند.شايد تا اين زمان گروه ائتلاف كننده اكثر سهامى را كه مى خواهد خريده باش و اكنون صرفا به قدرى سهم مى خرد كه به بازار كمك كند يعنى قيمت را بالا نگاهدارد و سهام را جذاب جلوه دهد

اگر هر نوع اطلاعاتى از نحوه عملكرد ائتلاف به بيرون درز كند ،قطعا انتشار چنين اطلاعاتى با اراده خود ائتلاف صورت گرفته است.تمام كارى كه رئيس ائتلاف مى تواند انجام دهد بهره گيرى از علوم روانشناسى انسانى براى سوق دادن مردم به سوى انجام خواسته هاى خويش است

بنا بر يك نكته قديمى سهام بالا نمى رود بلكه بالا برده مى شود

هرگاه گردش مالى سهام در اوج يك دوره پر رونق خيلى زياد باشد قاعدتا بايد به اين نتيجه برسيم كه بخش قابل توجهى از اين فروشها كاذب هستند تا بازارى را ايجاد كنند

اگر كسى ميخواهد برنده شود بايد در تضاد با ديگران عمل كند

هوشمندان هميشه به گونه اى بازى را مى چينند كه از ابلهان پيشى بگيرند پس براى موفقيت در بورس نبايد همان كارى را كرد كه اكثريت مردم انجام مى دهند

سهامداران موفق بورس ارتباط بسيار محكمى با بانكها و ساير منابع اطلاعاتى دارند و مى دانند پشت پرده چه مى گذرد .آنها مى توانند بگويند چه وقت سهام خاصى و يا گروه سهام معينى به صورت افراطى خريدارى خواهند شد.وقتى عموم مردم بيش از بيش بر اساس اعتبار در بازار فعاليت مى كنند آن وقت سهامداران عمده مى دانند كه بازار بسيار خراب است آنها مى گويند وضع فنى ضعيف است آلان وقت فروش آنهاست.آنها حتى سهامى را كه مال خودشان نيست مى فروشند يعنى پيش فروش مى كنند زيرا مى دانند كه قيمتها پايين خواهد رفت

آمادگى عمومى براى خريد همان عاملى بود كه براى افراد زيرك فرصت مناسب براى فروش را ايجاد كرد

به گفته يكى از فعالان بورس مشهور : من فقط آنچه را كه ساير مردم از من مى خواستند انجام داده ام ، هرگاه مى خواستند در يك بازار كساد سهام خود را با جارو جنجال به هر قيمتى كه مى توانستند بفروشند من با خريد سهام شان به آنها كمك كردم هر وقت هم كه مشتاق بودند سهام را به قيمت بالا بخرند با كمال ميل سهام خود را به آنان فروختم

اگر لازم بود در موجى از فروش عجولانه و قيمتهاى پايين به دفتر يك كارگزار بورس سرى بزنيد ممكن بود ببينيد هرچند تمام كسانى كه در آنجا حضور دارند در حال فروش سهام هستند اما حتى يك نفر هم در حال خريد نيست ، پر واضح است كه بالاخره يك نفر بايد در حال خريد باشد در غير اين صورت اصلا بازارى وجود ندارد.وقتى همه آشكارا به فروش مشغولند پس چه كسى در حال خريد است؟خريدار هر كه هست آنقدر زيرك است و زمان برايش به اندازه اى ارزشمند است كه نمى تواند در دفتر يك كارگزار بنشيند وبه تغييرات قيمت در تابلوى بزرگ چشم بدوزد. او انقدر مهم است كه در جاى ديگرى دخيل است

ذهن انسان مايل است به عقب بر گردد و با توجه به آخرين تجربه اى كه در بورس داشته است به قضاوت آينده بپردازد اغلب مردم بيش از آنكه پيش رو را بنگرند به پشت سر نگاه مى كنند. در سال 1922-1923 راكفلر پيش بينى مى كرد صنعت نفت چند سال سخت را پيش رو داشته باشد، تعداد زيادى از سهام خود را فروختند . بسيارى از سهام استاندارد اويل در سال 1919-1920 بهترين بازدهى خود را داشتند اما تا دو يا سه سال خبرى از خريد و فروش جنجالى نبود؟ چرا؟زيرا عوامل درون سازمانى وقتى ديدند كه تا چند سال خبرى از سهام پر سود نيست لذا براى فروش سهم خود مجبور بودند آنها را بهتر از آنچه كه هستند جلوه دهند تا كسانى كه فكر مى كردند درامدها و ارزشهاى فزاينده هميشه برقرار است به سمت آنها جلب شوند.مردم بى تدبير آن سهام را به ارزش 49 دلار خريدند و تا سال 1929 كه راكفر مجدد شروع به خريد سهام مردم به قيمت 50 دلار شد ،در مدت 6 سال سهام آنها هيچ ارزش افزوده اى نداشت. در واقع راكفلر 6 سال با پول خود در جاى ديگرى سرمايه آفرينى كرد ولى مردم 6 سال سهام هاى او را برايش نگه داشتند








اعتبار اسنادی یوزانس (USANCE L/C)

تعریف اعتبارات اسنادی : تعهدی است که بانک گشایش کننده اعتبار برعهده می گیرد تا در قبال اخذ اسناد معینی که مورد درخواست متقاضی اعتبار است مطالبات ذینفع اعتبار یا فروشنده را بپردازد. این پرداخت یا از طریق برات ارزی و یا از طریق اعتبارنامه صورت می گیرد.
*برات ارزی B/E

برات ارزی توسط صادرکننده یا فروشنده نوشته شده و از طریق بانک ذینفع ارسال می شود و توسط خریدار یا واردکننده قبول نویسـی مـی شود و صـادرکننده مـی تواند با ارائه این سند به بانک خود بلافاصله مبلغ آن را دریافت کند این برات قابل معامله است.

اعتبارنامه L/C

فرم قراردادی است که به موجب آن بانک بازکننده اعتبار بنا به درخواست خریدار یا واردکننده بانک دیگری را که بانک کارگزار نام دارد مجاز می دارد که اگر فروشنده اسناد حمل کالای مورد معامله را تسلیم نماید آن بانک حداکثر میزان اعتبار را پرداخت نماید. بانک کارگزار سپس این اسناد را برای بانک خریدار ارسال می کند. اعتبارنامه برخلاف برات قابل معامله نیست.

اعتبار اسنادی یوزانس (USANCE L/C)

یوزانس به معنی مهلت، مدت، بهره پول و در عرف تجارت بین الملل به معنای معامله نسیه تضمین شده می باشد. هزینه یوزانس همان بهره ای است که خریدار کالا (متقاضی اعتبار) علاوه بر قیمت کالا به خاطر مهلت داده شده می پردازد.

فاینانس (Finance)

در مواقعی که فروشنده کالا حاضر به قبول اعتبار اسنادی یوزانس نمی گردد معمولاً خریدار از یک شرکت مالی درخواست می کند که وارد معامله شده و وجه معامله را به فروشنده نقداً پرداخت کند و در سررسید یوزانس، اصل و بهره مبلغ را از خریدار کالا اخذ نماید.

اعتبار اسنادی (L/C)

اعتبار اسنادی دیداریL/C At Sight :
اعتباري است كه بعد از ارائه مدارك توسط فروشنده ، بانك كارگزار مدارك را مورد بررسي قرارداده و اقدام به اخذ پوشش از بانك گشايش كننده اعتبار نموده و پس از اخذ پوشش اقدام به پرداخت مي كند .

اعتبار اسنادي يوزانسL/C) Usance ) :
اعتبار اسنادي است كه خریدار مدارک حمل را دریافت ولی وجه آن را پس از مدت معین (مثلا 6 ماه) و با نرخ بهره مشخص پرداخت می نماید .

اعتبار اسنادی پرداخت موخر ( Deffered Payment L/C) :
این اعتبار مانند اعتبار اسنادی یوزانس است ولی با آن تفاوتهائی دارد نظیر اینکه در اعتبار اسنادی یوزانس برات وجود دارد ولی در این نوع اعتبار برات وجود ندارد .

اعتبار اسنادي فعال (Operative L/C ) :
در حالت كلي تمام اعتبارات اسنادي فعال بوده و زماني اعتبار اسنادي غير فعال Non - Operative L/C ) ) مي باشد كه فعال شدن آن منوط به شرطي از قبيل ارائه ضمانت نامه بانكي از سوي خريدارمي گردد كه پس از ارائه ضمانت نامه ، اعتبار اسنادي فعال (Operative L/C) خواهد شد .

اعتبار اسنادي قابل انتقال L/C) Transferable ) :
اعتبار اسنادي مي باشد كه داراي اين قابليت است كه بخشي یا کل آن را بتوان به شخص یا اشخاص ديگري واگذار كرد كه اين عمل تنها يكبار مي تواند صورت گيرد مگر اينكه در متن اعتبار به صورت ديگر تصريح گردد .

اعتبار اسنادي اتكايي Back to back L/C )) :
زمانی است که فروشنده اعتبار دريافتي را به عنوان وثيقه نزد بانك گشایش کننده دیگری قرار مي دهد و از آن بانك می خواهد چند L/C فرعي بنفع شرکتهای مورد نظر فروشنده افتتاح نمايد .

ضوابط و شرايط گشايش اعتبار اسنادي اتكايي :
1- سررسيد اعتبار اسنادي فرعي بايد قبل از سررسيد اعتبار اسنادي اصلي باشد .
2- مبلغ كل اعتبارات اسنادي فرعي بايد كمتر از مبلغ اعتبار اسنادي اصلي باشد .
3- اگر بانك گشايش كننده اعتبارات اسنادي فرعي ، به اعتبار بانك گشايش كننده اعتبار اسناد اصلي ترديد داشته
باشدخواستار اعتبار اسنادي تاييد شده اصلي مي گردد .

VAT

شركت آلفا، وارد كننده و فروشنده ماشين آلات توليدي است. اين شركت در پائيز سال 1387، اقدام به خريد ماشين آلاتي نموده است كه مجموع ارزش گمركي و حقوق ورودي آنها، مبلغ 2,000,000,000 ريال و قيمت تمام شده سفارش مربوط به اين واردات، 2،200،000،000 ريال است. لذا بايستي مبلغ زير را به عنوان ماليات بپردازد:

مبلغ مشمول

ماليات

عوارض شهرداري

جمع VAT

درصد

مبلغ

درصد

مبلغ

2،000،000،000

1/5 %

30،000،000

1/5 %

30،000،000

60،000،000

ثبت حسابداري مربوط به اين رويداد مالي:

نام حساب

بدهكار

بستانكار

خريد / موجودي

2،200،000،000


پيش پرداخت ماليات بر ارزش افزوده

30،000،000


پيش پرداخت عوارض بر ارزش افزوده

30،000،000


سفارشات


2،200،000،000

پرداختني / بانك


60،000،000

همان گونه كه مشاهده مي شود، VAT پرداخت شده، جزء قيمت تمام شده سفارش نمي باشد.

شركت آلفا، ماشين آلات فوق را به قيمت 3،000،000،000 ريال به فروش مي رساند. محاسبه مبلغ VAT و ثبت حسابداري مربوط به فروش، به شرح جدول زير است:

مبلغ مشمول

ماليات

عوارض شهرداري

جمع VAT

درصد

مبلغ

درصد

مبلغ

3,000,000,000

1/5 %

45,000,000

1/5 %

45,000,000

90,000,000

نام حساب

بدهكار

بستانكار

بانك / دريافتني

3,090,000,000


فروش


3,000,000,000

ماليات بر ارزش افزوده پرداختني


45,000,000

عوارض بر ارزش افزوده پرداختني


45,000,000

در پايان دوره مالياتيِ پائيز 1387، شركت آلفا، بابت VAT مبلغ 30،000،000 ريال به سازمان امور مالياتي بدهكار است كه طي ثبت حسابداريِ زير، آن را مي پردازد:

نام حساب

بدهكار

بستانكار

ماليات بر ارزش افزوده پرداختني

45,000,000


عوارض بر ارزش افزوده پرداختني

45,000,000


پيش پرداخت ماليات بر ارزش افزوده


30،000،000

پيش پرداخت عوارض بر ارزش افزوده


30،000،000

بانك


30،000،000

در اين مثال، شركت آلفا مبلغ 45،000،000 ريال ماليات پرداخته و به اندازه همين مبلغ نيز دريافت نمود است و چون مصرف كننده نهائي ماشين آلات نيست، لذا از بابت VAT ، خروجي يا ورودي وجه نقد نخواهد داشت.

تجزيه و تحليل صورتهاي مالي

كاربرد نسبتهاي مالي در تجزيه و تحليل صورتهاي مالي

نسبت هاي فعاليت (كارآيي)

خبرگان مالي از نسبت هاي فعاليت براي آگاه شدن از درجه كارآيي شركت از ديدگاه بهره جويي از منابع موجود استفاده مي كنند. در حقيقت، اين نسبت ها كارآيي شركت را ازديدگاه مديريت دارايي ها نشان مي دهد. عمده ترين اين نسبت ها، نسبت گردش موجودي كالا ، نسبت گردش دارايي هاي ثابت، نسبت گردش مجموع دارايي ها و متوسط دوره وصولمطالبات است كه به توضيح مختصر درباره آنها مبادرت مي شود.

نسبت گردش موجودي كالا

با استفاده از اين نسبت مي توان گردش موجودي كالا، يعني تعداد دفعاتي كه شركت در طول سال موجودي كالاي خود را مي فروشد، محاسبه كرد. به طور معمول، هرچه اين نسبت بالاتر باشد، نشانگر كارآيي شركت در مديريت موجودي كالاست.


بهاي تمام شده كالاي فروش رفته

= نسبت گردش موجودي كالا

موجودي كالا



نسبت گردش دارايي هاي ثابت

اين نسبت به نوعي نشان مي دهد كه شركت تا چه اندازه اي در استفاده از ظرفيت ثابت خود موفق بوده است. معمولا" هرچه مقدار اين نسبت بالاتر باشد، شركت در استفاده ازدارايي هاي ثابت خود، از كارآيي بالاتري برخوردار بوده است.


فروش

= نسبت گردش دارائي هاي ثابت

دارائيهاي ثابت



نسبت گردش مجموع دارايي ها

با اين نسبت مي توان رابطه ميان ارزش دارايي ها و حجم فعاليت شركت را مشخص كرد. به عبارت ديگر، اين نسبت كارآيي مديريت را در استفاده مناسب از سرمايه گذاري ها و دارايي هايشركت نشان مي دهد. پرواضح است كه افزايش اين نسبت مي تواند نشانگر استفاده مناسب تر از دارايي ها تلقي شود.

فروش

= نسبت گردش مجموع دارائيها

مجموع دارائيها



متوسط دوره وصول مطالبات

با كمك اين نسبت مي توان زمان يا تعداد روزهايي كه طول مي كشد تا شركت مطالبات خود را وصول كند، محاسبه كرد. پس به عبارت ديگر، با اين نسبت رابطه ميان فروش نسيه و مطالبات كوتاه مدت تعيين مي شود و مي توان به سياست اعتباري شركت در فروش محصولات پي برد. توضيح آن كه اگرچه اعطاي اعتبار بيشتر به مشتريان مي تواند بر افزايش سطح فروش محصولات تاثيرگذار باشد، ولي احتمال سوخت شدن مطالبات را افزايش مي دهد. بنابراين، گاهي افزايش متوسط دوره وصول مطالبات مي تواند نامطلوب تلقي شود.

حسابهاي دريافتني

= متوسط دوره وصول مطالبات

متوسط فروش روزانه



نسبت هاي سودآوري

عملكرد كلي شركت و مديريت آن از ديدگاه سودآوري و بازدهي سرمايه گذاري ها را مي توان با نسبت هاي سودآوري مورد مطالعه قرار داد. مهمترين اين نسبت ها در ادامه بحث، شرح داده شده است.

نسبت حاشيه سود

اين نسبت نشان دهنده ي سودي است كه شركت به ازاي هرواحد فروش به دست مي آورد. به بيان ديگر، نسبت حاشيه سود نشان مي دهد كه چه سهمي از فروش را سود شركت تشكيل مي دهد.پرواضح است كه هرچه حاشيه سود افزايش يابد، سود آوري محصولات نيز بالاتر خواهد رفت.

سود خالص

= حاشيه سود

فروش


نرخ بازده مجموع دارايي ها (سرمايه گذاري ها

نرخ بازده مجموع دارايي ها (ROI) ميزان سود به ازاي هرريال سرمايه گذاري شده در شركت را نشان مي دهد. به سخن ديگر، اين نسبت محاسبه مي كند كه به طور متوسط در برابرهرريال سرمايه گذاري شده، چه مقدار بازده نصيب شركت مي شود. پس بازده مجموع سرمايه گذاري ها، بهره وري سرمايه را در شركت نشان مي دهد. بديهي است كه افزايش حجم سرمايه گذاري ها به خودي خود، موجب افزايش ثروت سهامداران نمي شود بلكه بايد ديد سرمايه گذاري ها تا چه اندازه اي در بالابردن سود موثر است.
اين نسبت از ديدگاه استفاده از تسهيلات اعتباري نيز مي تواند كاربرد زيادي داشته باشد، چراكه اصولا" اگر نرخ بهره تسهيلات دريافتي از بازده مجموع دارايي ها بيشترباشد، دريافت وام صرفه اقتصادي نخواهد داشت و حتي ممكن است در برخي موارد، شركت در بازپرداخت تسهيلات دريافتي با مشكل مواجه شود.

سود خالص

= نرخ بازده سرمايه گذاريها

كل دارائيها



نرخ بازده ارزش ويژه (بازده حقوق صاحبان سهام

اين نسبت شباهت زيادي به نرخ بازده مجموع دارايي ها دارد، تنها ميزان سودآوري را به ازاي هر ريال سرمايه گذاري شده توسط سهامداران نشان مي دهد. به همين خاطر، اگر اين نرخبازده كمتر از نرخ بهره وام هاي دريافتي باشد، استفاده از تسهيلات دريافتي به زيان صاحبان سهام خواهد بود.

سود خالص

= نرخ بازده حقوق صاحبان سهام

حقوق صاحبان سهام



كاربرد نسبتهاي مالي در تجزيه و تحليل صورتهاي مالي – بخش دوم

نسبت هاي اهرمي

اين گروه از نسبت ها امكان مقايسه وجوهي كه در شركت توسط سهامداران فراهم شده و وجوهي كه از خارج شركت تهيه شده است را فراهم مي آورد. در حقيقت، اين نسبت ها ميزان استفاده ازبدهي در مقابل سهام را در يك شركت اندازه گيري مي كند. نسبت هاي مشهور اين گروه در سطرهاي آتي تشريح مي شود.

نسبت بدهي هاي بلندمدت به حقوق صاحبان سهام

با استفاده از اين نسبت، مي توان مقدار منابع مالي كه بوسيله بدهي هاي بلندمدت تامين شده است را محاسبه كرد. هرچه مقدار اين نسبت بزرگتر باشد، نشان دهنده استفاده بيشتر از بدهي هاي بلندمدت براي تامين مالي شركت است و از آنجايي كه نسبت هاي اهرمي شاخص ريسك هستند، مي توان چنين نتيجه گرفت كه ريسك شركت بالاست.
افزون بر توضيحات بالا، اگر اين نسبت در مقايسه با صنعت بالا باشد، نشانگر اين است كه احتمالا" شركت به حد كافي از ظرفيت استقراض خود استفاده كرده و ممكن است براي تامين مالي آتي خود از طريق بدهي بلندمدت با موانعي روبرو شود.

بدهي هاي بلند مدت

= نسبت بدهي هاي بلند مدت به حقوق صاحبان سهام

حقوق صاحبان سهام



نسبت بدهي

با اين نسبت مي توان سهم كل وجوهي كه از محل بدهي ها تامين شده است را محاسبه كرد. از اين نسبت به عنوان شاخصي براي تعيين ريسك مالي شركت استفاده مي شود، زيرا استفاده از منابع غيرسهامدار،احتمال ناتواني شركت را در بازپرداخت وام هاي دريافتي افزايش مي دهد. به همين خاطر، وام دهندگان و موسسات اعتباري توجه خاصي به اين نسبت دارند. اگر اين سازمان ها احساس كنند شركت درخواست كننده وام نسبت بدهي بالايي دارد، ممكن است از اعطاي وام صرفنظر كرده و يا وثيقه بيشتري را مطالبه كنند. بديهي است هرچه نسبت بدهي كوچك تر باشد، در هنگام ورشكستگي خطر و زيان كمتري متوجه بستانكاران خواهد بود. زيرا، پايين بودن اين نسبت نشانگر اين است كه شركت براي تامين منابع مالي خود، بيشتر از حقوق صاحبان سهام استفاده كرده است.
اگر مقدار اين نسبت از عدد يك كسر شود، نسبت مالكانه به دست خواهد آمد كه مشخص مي كند، چه سهمي از كل وجوه شركت از محل حقوق صاحبان سهام تامين شده است.

مجموع بدهي ها

= نسبت بدهي

مجموع دارائيها



نسبت توانايي پوشش هزينه هاي بهره

با استفاده از اين نسبت توانايي شركت در بازپرداخت بهره وام هاي دريافتي محاسبه مي شود. به عبارت ديگر اين نسبت مشخص مي كند كه سود شركت تا چه اندازه قادر است ازعهده پرداخت هزينه هاي بهره سالانه شركت برآيد. اگر مقدار اين نسبت بالا باشد، مي توان گفت كه شركت با توان بيشتري مي تواند هزينه هاي بهره وام هاي دريافتي خود رابپردازد. گاهي كاهش اين نسبت نمادي براي افزايش ريسك شركت به حساب مي آيد. برخي از كارشناسان، مقدار مناسب اين نسبت را 8 معرفي مي كنند، اما همان طور كه در نسبت هاي قبلي نيزگفته شد، ميزان اين نسبت بستگي به وضعيت اقتصادي و استانداردهاي صنعت دارد
.

سود قبل از بهره و ماليات

= نسبت توانائي پوشش هزينه هاي بهره

هزينه هاي بهره

ماليات بر ارزش افزوده ( Value Added Tax: VAT )


• ارزش افزوده.

از ديدگاه اقتصادي، ارزش افزوده مابه التفاوت ارزش ستانده و ارزش داده است. اما در تدوين قانون, به لحاظ ارائه نگرشِ مطلوبِ اجرايي, اين تعريف بر اساس استانداردهاي حسابداري و با تكيه بر روش صورتحساب ارائه مي گردد. بر اين اساس، ارزش افزوده، تفاوت بين ارزش كالاها و خدمات عرضه شده با ارزش كالاها و خدمات خريداري شدة يك شخص، در يك دوره معين تعريف مي شود.

در سيستم ماليات بر ارزش افزوده هر فروشنده در هنگام فروش كالا و خدمات ، ماليات مورد نظر را به صورتحساب مي افزايد و آنرا همراه با قيمت كالا و خدمات از مشتري دريافت مي كند .
نخستين فروشنده ، ماليات دريافتي را وصول ميكند و به دولت پرداخت ميكند و در مراحل بعدي نيز هر فروشنده مابه التفاوت ماليات را از مشتري ميگيرد و به حساب سازمان امور مالياتي واريز ميكند . ماليات به ارزش افروده چند نوع است كه عبارت است از :
ماليات از نوع توليدي ، درآمدي و مصرف
در ماليات بر ارزش افزوده از نوع توليدي ماليات كلي بر فروش اعمال ميشود در حاليكه در نوع درآمدي ماليات بر فروش كالاها است
در ماليات بر ارزش افزوده از نوع مصرف نيز كه ماليات بر كالاها و خدمات مصرفي است تمام مخارج سرمايه گذاري ناخالص از پايه مالياتي حذف ميگردد

Sunday, October 5, 2008

چین اقتصاد امروز , هند اقتصادی آینده

طبق آمارهای موجود بیشتر از 60‌درصد از اقتصاد این سرزمین به خدمات وابسته است و صنعت و کشاورزی هر یک حدود 19‌درصد از اقتصاد این سرزمين را تشکیل می‌دهند. مهم‌ترین ویژگی اقتصادی هند عدم‌وابستگی به یک صنعت خاص است. تنوع در درآمد صنعتی کشور هند سبب شده است تا تحولات منفی یک صنعت به کل اقتصاد آسیبی وارد نکند.
بسیاری چین را اقتصاد امروز و هند را اقتصادی برای آینده می‌دانند و دلیلش را این‌طور عنوان می‌کنند: «تحصیلات پایین مردم چین، نظام حکومتی غیر‌دموکرات این کشور و توجه بیشتر صنعتگران به قیمت محصولاتشان و فاصله گرفتن از توجه همه جانبه به کیفیت سبب خواهد شد تا عمر این اقتصاد بزرگ در جهان چندان زیاد نباشد. اما هند به دلیل داشتن مردمی با تحصیلات عالیه و وجود حکومتی دموکرات راه رشد اقتصاد را با درایت بیشتری طی می‌کند و همچون چین ره صد ساله را یک ساله نمی‌پیماید.»
اما با توجه به وابستگی زیاد اقتصاد هند به آمریکا نباید نگران تبعات اقتصادی رکود و مشکلات در آمریکا و تاثیر آن در کشورهایی همچون هند بود؟
از طرف دیگر شرکت‌های خارجی و سرمایه‌های خارجی 40‌درصد از اقتصاد هند را تشکیل می‌دهند و ضعف این بخش می‌تواند باعث کاهش راندمان 40‌درصد از اقتصاد شود.
رشد پس‌انداز و افزایش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در کشور هند از عواملی هستند که باعث کاهش آسیب‌پذیری هند در مقابل رکود اقتصاد آمریکا می‌شود

رابطه نفت و دلار

معاملات نفتي با دلار انجام مي‌شود و در نتيجه نوسانات دلار بر بازار نفت نيز موثر است. افزايش قيمت نفت موجب كسري تجاري آمريكا و سقوط ارزش واحد پولي اين كشور مي‌شود

تحليلي بر اوضاع طلاي سياه در بازارهاي جهاني
سايه سنگين انتخابات آمريكا در بازار نفت

نقش موثر نفت و گاز در انتخاب رييس‌جمهوري آتي ايالات متحده آمريكا غيرقابل انكار است. مردم مي‌توانند دلايل مختلفي براي راي دادن به نامزد مورد نظر خود داشته باشند كه البته اقتصاد و احساس امنيت در مسائل مالي از مهم‌ترين آنها است.


در واقع براي راي‌دهندگان سياست‌هاي اقتصادي نامزدهاي رقيب و اينكه در آينده چقدر وضع اقتصادي‌شان بهبود خواهد يافت، مهم است.
نوسان ارزش دلار بر قدرت خريد مردم آمريكا، احساس امنيت مالي واعتماد آنان به سياست‌هاي پولي تاثير مي‌گذارد. در همين حال نبايد از رابطه نفت و دلار غافل شد. در واقع معاملات نفتي با دلار انجام مي‌شود و در نتيجه نوسانات دلار بر بازار نفت نيز موثر است.
افزايش قيمت نفت موجب كسري تجاري آمريكا و سقوط ارزش واحد پولي اين كشور مي‌شود. با كاهش ارزش دلار، سازمان‌ كشورهاي صادركننده نفت اوپك با كاهش توليد سعي دارند تا درآمدهاي نفتي خود را افزايش دهند.
همچنين ارزش دلار تاثير بسزايي بر معاملات بورس ايالات متحده مي‌گذارد؛ پس مي‌توان گفت نفت نقش مهمي در زندگي روزانه مردم اين كشور و همچنين انتخابات رياست‌جمهوري دارد. اگر چه اين رابطه به نظر برخي عجيب است.


Saturday, October 4, 2008

روحيه تجمل‌گرايي ايرانيان

برخي معتقدند كه خريد گوشي‌هاي گران قيمت حتي در ميان اقشار متوسط جامعه ريشه در روحيه تجمل‌گرايي ايرانيان دارد


برخي از افراد نيز درباره خريد گوشي به نوعي به بيماري " نامبروان " بودن دچار شده‌اند كه گويي در حال همه گير شدن است
از او مي‌پرسم آيا داشتن انواع و اقسام گوشي گران قيمت آن هم كلكسيون چه حس قدرتي دارد؟ او در پاسخ مي‌گويد: همين كه شما بتوانيد تمام مدل‌هاي گوشي كه در نوع خود زيبا، جذاب و گران قيمت هستند داشته باشيد خود قدرت مالي شما را نشان مي‌دهد

اين قشر از افراد معتقدند كه فرهنگ استفاده از گوشي هنوز در كشور ما جا نيفتاده و بسياري براي فخر فروشي از اين وسيله استفاده مي‌كنند يك كارمند در حالي گوشي گران قيمت خريداري كرده است، مي‌گويد: اين گوشي حدود 630 هزار تومان براي من هزينه داشت براي خريد آن مجور شدم 200 هزار تومان از يكي از دوستان قرض بگيرم.
دليل اين كار را از او مي‌يرسم و او در جواب مي‌گويد؛ در محل كارم كسي اين گوشي را ندارد اين مي‌تواند احساس خوبي باشد





Friday, October 3, 2008

ثروت ایرانی

ثروت ایرانی – مردم ایران به اندازه مردم کانادا، هلند و بلژیک ساعت سوئیسی می خرند

ایرانیان در مرداد ماه امسال 5 میلیارد تومان ساعت سوئیسی خریدند. این رقم تقریبا معادل خرید مردم کشورهای کانادا، هلند و بلژیک بوده. (رقم خرید ایرانیان نسبت به دو سال گذشته 350 درصد رشد داشته که بالاترین میزان رشد در بین تمامی کشورها بوده).


ایرانیان فقیرتر و ثروتمندتر شده اند. از فقر ایرانی زیاد می شنویم. سلسله نوشته های "ثروت ایرانی" روی دیگر ماجرا را بررسی می کند.


حساب , به اصل حساب افتتاح شده نزد یک بانک یا کارگزار گفته میشود .
Account
شایعات و شنیده هایی که در بازار به سرعت گسترش می یابد .
Anecdotal
پیش بینی مربوط به پیش بینی قیمت توسط تحلیل گران
Anticipation
دارائی ها , به مجموع دارائیهای نقدی یا غیر نقدی یک شخص یا موسسه گفته میشود
Assets
حراج , به حراجی یک کالا , سهام و یا ملک گفته میشود
Auction
میانگین , متوسط
Average
موازنه تعادل , اشاره به بالانس حساب بعد ازبسته شدن تمامی معاملات فعال دارد .
Balance
ورشکستگی , اشاره به اعلام ورشکستگی اشخاص , موسسات یا شرکتها دارد .
Bankruptcy
نمودار بار , نوعی از نمودار همراه با قیمت بالا, پایین و فعلی در بازه مشخص زمانی .
Bar chart
پوینت پایه , کوچکترین واحد تغییرات نرخ بهره.
Basis
خرس , اشاره به روند نزولی در نمودارهای قیمت ارز , کالا و سهام دارد .
Bear
بازاری که روند کلی آن در یک بازه زمانی نزولی باشد .
Bearish market
به نرخ و ارزش یک واحد از سبد سهام موجود در هر بازار بورس سهام گفته میشود .
Benchmark
نرخ خرید یک ارز , کالا یا سهام توسط خریدار ( بازار ساز یا کارگزار ) یا بالاترین قیمت ممکنه برای فروش یک محصول تجاری توسط معامله گر .
Bid
کارگزار , واسطه بین مشتری ( معامله گر ) و بازار فارکس
Broker
کمیسیون دریافتی کارگزار از معامله گران در ازای انجام یک سفارش
Brokerage Fee
بودجه , اشاره به کسری بودجه برخی کشورها
Budget Deficit
گاو نر , اشاره به روند افزایشی در نمودار قیمت .
Bullish Market
میزان درصدی بهره وری از کل ظرفیتهر واحد تولیدی
Capacity Utilization
سرمایه , اصل سرمایه ابتدایی نزد سرمایه گزار
Capita
نمودار قیمت ارز , کالا یا سهام
Chart
سرویس نمودارهای قیمت که توسط برخی نرم افزار های معامله ارائه میشود
Charting Tool
آخرین قیمت پرداخت شده برای یک ارز کالا یا سهام
Closing Price
حق العمل , کمیسیون دریافتی در ازای انجام سفارش خرید و فروش
Commission Fee
کالا , به کالاهای قابل معامله در بازارهای جهانی گفته میشود ( نفت, طلا, نقره و.. )
Commodity
مقایسه یک ارز با ارز دیگر
Comparison
اعتماد , رضایت و اطمینان . اشاره به شاخص رضایت مصرف کنندگان .
Confidence
اجماع اکثریت . اشاره به پیش بینی اکثریت معامله گران در بازار
Consensus
تقارب , هم گرایی دو خط به یکدیگر. اشاره به الگوی کانورژانس در نمودار قیمت
Convergence
به جفتهای ارزی گفته میشود که شامل دلار امریکا ( USD ) نباشد .
Cross Pairs
کارت بدهکاری , کارتهایی که تنها به میزان موجودی قابل استفاده میباشند
Debit Card
دهه , به یک دوره ده ساله در کارنامه یک شرکت یا موسسه مالی گفته میشود
Decade
کاهش , به کاهش نرخ یک ارز, کالا یا سهام در مقایسه با قیمتهای قبلی گفته میشود
Decline
کاهش عمومی قیمتها در مقایسه با سال گذشته ( مخالف تورم )
Deflation
کسری , اشاره به کسری بودجه ناشی از کسری صادرات نسبت به واردات
Deficit
تحویل , اصطلاحی است که به تحویل ارز ,کالا یا سهام خریداری شده در تاریخ تعیین شده درآینده در بازار Future اشاره میکند
Delivery
تقاضا , مربوط به اصل عرضه و تقاضا
Demand
سپرده ,سرمایه نقدی سپرده شده نزد بانک یا کارگزار توسط معامله گر
Deposit
کاهش ارزش , کاهش نرخ یک ارز در مقابل ارز دیگر
Depreciation
بدهی , بدهی و تعهدات مالی اشخاص ,موسسات یا دولتها
Dept
واگرایی , افتراق . به دورشدن دو خط درنمودار قیمت
Divergence
مستند , اسناد ارائه شده موسسات وشرکتها
Documentary
داخلی , محلی , اشاره به بازارهای مصرف و تولیدات داخلی هر کشور
Domestic
تردید , شک .
Doubt
حواله, برات
Draft
بادوام , پای
Durable
بادوام , پایدار , کالاهای با عمر بیش از 3 سال ( اتومبیل , یخچال , تلویزیون و ..)
Durable Goods
سود , سود بردن
Earning
اقتصادی ,صرفه جویانه
Economical
قیمت در حالتیکه میزان عرضه با تقاضا برای یک محصول تجاری برابرگردد
Equilibrium Price
گواهی , شهادتنامه . اشاره به گواهی مجمع مرکزی بورس در صورت استعلام
Evidence
متجاوز شدن , بالغ شدن از... اشاره به رکورد جدیدی از قیمت یا تولیذ کالا
Exceed
انتظارات , انتظارات معامله گران در مورد نرخ یک ارز , کالا یا سهام
Expectation
به تاریخ به پایان رسیدن مدت یک قرارداد در بازار Future گفته میشود
Expiration Date
سقوط , اشاره به سقوط قیمت یک ارز نسبت به دوره قبلی
Fall
دارایی , مالی , بخشی از تجارت که به مدیریت دارایی و سرمایه میپردازد
Financial
نرخ تبادلات ارزی شناور
FloatingExchange Rate
نوسان , بالا و پایین رفتن نرخ در یک بازه زمانی
Fluctuation
پیش بینی , پیش بینی نرخ ارز, کالا یا سهام توسط تحلیل گران Foreign - خارجی
Forecast
به قراردادی اطلاق میگردد که زمان تحویل آن در آینده باشد
Forward Contract
سرمایه , پول سرمایه گذاری شده در یک حساب جهت معامله
Fund
مکتب تحلیل اخبار و رویدادها در اقتصاد
Fundamental
بازاری که قرارداد ها در آن بر اساس ماهیت تحویل در آینده انجام میشود
Future market
واحد سنجش سرعت تغییرات قیمت در بازار Future
Gamma
تولید ناخالص داخلی
GDP Gross Domestic Product
سود ناخالص , سود حاصله قبل از کسر مالیات یا کمیسیون
Gross Profit
قفل کردن میزان سود و ضرر
Hedging
بالاترین قیمت ثبت شده در یک بازه زمانی مشخص
High
پرش های شدید و ناگهانی قیمت
Hike
مالک حساب ( در فارکس یا یک حساب بانکی عادی )
Holder Account
رکورد , عدم جریان نقدینگی در یک بازار مشخص
Illiquidity
درآمد , مجموع درآمد های هر شخص , شرکت یا موسسه مالی
Income
خسارت دیدن ,تحمل خسارت توسط شرکتهای بیمه
Incur
شاخص
Index
شاخصها , مترادف Index
Indices
تورم , افزایش عمومی قیمت کالاها و خدمات نسبت به سال گذشته
Inflation
مكانيسم انجام معاملات

همانطور که مي دانيد در بازار سهام عمليات خريد و فروش از طريق کارگزاران انجام مي شود. در واقع کارگزاران سفارشات مشتري را انجام مي دهند و بابت حق العمل خود کميسيون دريافت مي کنند .
در بازار فارکس هم به همين منوال است يعني کارگزاران از طريق شبکه هاي الکترونيکي به بانک ها متصل مي شوند و در هر لحظه نرخ هاي ارز را از بانک هاي مختلف جمع آوري مي کنند و سپس از طريق نرم افزار اختصاصي معامله که در اختيار مشتريان خود قرارداده اند نرخ هاي ارز را بواسطه شبکه اينترنت به نرم افزار فوق الذکر ارسال مي نمايند.
مشتريان نيز سفارشات خود را از طريق همان نرم افزار به کارگزار مربوطه ارائه مي کنند البته استفاده از تلفن براي انجام این عملیات امکان پذير است اما معمول نیست.
سفارش مشتري شامل چهار جزء مي باشد: نوع ارز، قيمت، تعيين خريد يا فروش و سايز معامله.
بر اساس همين چهار متغير کارگزار اقدام مي کند. ولي کارگزاران بازار ارز همانند کارگزاران بازار سهام کميسيون دريافت نمي کنند بلکه اختلاف قيمت خريد و فروش به عنوان درآمد آنها محسوب مي شود. براي انجام معاملات ارزي مشتري بايد با يک کارگزار قرارداد بسته و مبلغي را به عنوان سپرده در بانکي که کارگزار مشخص مي کند، سپرده گزاري کند. اين سپرده به عنوان پشتوانه انجام معاملات مي باشد و به نام خود مشتري تحت تصرف او مي باشد. سپس کارگزار نام کاربري و رمز ورود به حساب را به مشتري ميدهد تا بوسيله آنها مشتري بتواند از طريق نرم افزاري که در اختيارش قرار گرفته از طريق شبکه اينترنت به حساب شخصي خود دسترسي پيدا کند و به انجام مبادلات ارزي مبادرت ورزد و هر گونه تغييري که در اثر انجام معاملات ارزي حاصل مي شود را به طور آني در حساب خود ملاحظه نمايد.

  • ضریب اهرمی (LEVERAGE)
    حد اکثر ضریب اعتباری که بروکر برای انجام معاملات در اختیار شما قرار میدهد لوریج یا ضریب اهرمی می باشد . لوریج بروکر ها معمولآ بین 100 تا 500 است . به عنوان مثال اگر شما با بروکری که لوریج آن 200 است یک حساب 5000 دلاری افتتاح کنید میتوانيد حداکثر تا 5,000$ * 200 = 1,000,000$ که معادل 10 لات استاندارد (در برابری های مستقیم Direct ) است وارد معاملات شوید .
    این حداکثر لاتیج برای انجام معامله است اما انجام چنین معامله ای از لحاظ مدیریت ریسک به هیچ وجه صحیح نمی باشد و ممکن است با یک حرکت بازار در خلاف جهت پیش بینی شده، تمام سرمایه از بین برود !! در واقع امکان استفاده از لوریج اگر آگاهانه و منطقی و محاسبه شده مورد استفاده قرار نگیرد موجب زیان های سنگین خواهد شد.
  • واحد نوسانات قیمت (PIP)
    کوچکترين واحد ارزي مي باشد که برای اعلام تغييرات دو ارز استفاده مي شود. براي مثال اگر قیمت خرید و فروش دلار آمريکا يا يورو در حال حاضر معادل 1.2560 باشد و به مقدار 2 پيپ افزايش پيدا کند، در اين صورت مقدار آن 1.2562 خواهد شد.
  • Margin
    مبلغ اوليه مورد نیاز به هنگام ورود به يک پوزيشن میباشد. مارجين ضمانتي براي حسن انجام کار مي باشد. میزان مارجین مورد نیاز برای انجام هر معامله به سه عامل سایز پوزیشن, لوریج بروکر و ارز پایه (ارز اول در برابری) بستگی دارد.
    مارجين هر پوزيشن بلافاصله با بسته شدن آن پوزيشن آزاد مي گردد. مارجین بر مبنای ارز پایه محاسبه میشود .
    مثال 1 :
    فرض کنید شما اقدام به خرید یک لات USDCHF کرده اید . بنابراین سایز معامله شما 100,000 دلار آمریکا (طرف اول) میباشد . اگر لوریج بروکر شما 100 باشد مارجین مورد نیاز برای انجام این معامله 100,000$ /100 = 1,000$ میباشد .
    در مثال بالا اگر لوریج بروکر 500 باشد مقدار مارجین 100,000$ /500 = 200$ خواهد بود . مثال 2 : شما اقدام به خرید یک لات EURUSD کرده اید . بنابراین سایز معامله شما 100,000 یورو (طرف اول) میباشد . از آنجا که حساب شما بر حسب دلار آمریکا افتتاح شده باید 100,000 یورو به دلار تبدیل شود تا مقدار مارجین مشخص شود .
    اگر نرخ برابری EURUSD در حال حاضر 1.2558 باشد
    100,000(eur) = 1.2558 * 100,000(usd) = 125,580 $
    با لوریج 100 مارجین مورد نیاز برای انجام این معامله
    Margin = 125,580$ / 100 = 1,255.8
  • Balance
    مجموع پول واریز شده توسط شما و سود و زیان پوزیشن های بسته شده میباشد .
  • Equity
    برابر است با بالانس حساب + سود و زیان پوزیشن های باز.
    اگر شما در حسابتان پوزیشن باز نداشته باشید بالانس و برابری (equity) حساب شما با هم برابر خواهند بود .
    در واقع Equity حساب شما نشان میدهد اگر شما همه پوزیشن های باز را ببندید موجودی کل شما چند دلار خواهد بود .
  • Free Margin
    سرمایه آزاد شما را نشان میدهد. به عبارتی Free Margin کل پولی که شما میتوانید با آن معامله کنید میباشد.
    اگر Margin پوزیشن های باز را از Equity کم کنیم مقدار Free Margin حاصل میشود. Free Margin نشان دهنده ميزان سرمايه آزاد براي انجام معاملات جديد است.

Thursday, October 2, 2008

قیمت

قیمت یا نرخ نتیجه نهایی نبرد بین نیروهای وارد بر آن از طرف عرضه و تقاضا می باشد

چندین اصل مهم :


قیمت گویای همه چیز است
Price discount every thing

حرکت قیمت در حالت کلی تصادفی نیست
Price movement are not totally random

چه چیزی
مهمتر است از چرا
what is more important than why

معلول مهمتر است از علت. چه اتفاقی افتاده مهمتر است از اینکه چرا این اتفاق افتاده

پایه و اساس تحلیل تکنیکال

پایه و اساس تحلیل تکنیکال

تئوری DOW اساس و شالوده علمی است که امروزه آنرا تحلیل تکنیکال می نامند. تئوری DOW یک مجموعه منسجم و کامل نیست که بتوان از آن به طور مستقیم استفاده کردو در كل مجموعه اي از دست نوشته های چارلز داو در طول چندین سال مي باشد. مانند بسیاری از قضایا این تئوری نیز به چندین اصل مهم اشاره دارد:
قیمت گویای همه چیز است.
Price discount every thing
حرکت قیمت در حالت کلی تصادفی نیست.
Price movement are not totally random
چه چیزی مهمتر است از چرا
what is more important than why
معلول مهمتر است از علت. چه اتفاقی افتاده مهمتر است از اینکه چرا این اتفاق افتاده!

حال به بررسی اجمالی این سه اصل می پردازیم:
1- Price Discount Everything
تکنیکالیست ها اعتقاد دارند قیمت جاری حاوی تمام اطلاعات است. زیرا تمام اطلاعات و اتفاقات بازار بر قیمت تأثیر گذاشته اند. بنابراین قیمت ارزش واقعی را نشان می دهد و این پایه و اساس تحلیل تکنیکال است.
2- Price Movement are not totally random
بسیاری از تکنیکالیست ها با روند دار بودن و هدفدار بودن حرکت قیمت موافق اند و بسیاری نیز پریودیک بودن بازار در هنگامی که روند ندارد را تصدیق می کنند.

** اگر قیمت همیشه روند تصادفی داشت کسب سود در بازار بینهایت مشکل بود**

حتی اگر قیمت ها شاهد دوره های گسترده ای از حرکات تصادفی باشند قطعاً در بین آنها دوره های کوتاه تری از رفتارهای غیر تصادفی پراکنده شده است. در نهایت ما به عنوان تکنیکالیست باید بپذیریم که تشخیص روندها با کمک ابزارهای تکنیکی امکان پذیر است و سرمایه گذاری باید در جهت روندهای شکل گرفته انجام شود.

3- what is more important than why
در واقع تکنیکالیست ها بر مسیر طی شده توسط قیمت متمرکز هستند و به علت آن کاری ندارند. بنابراین تکنیکالیست ها به دو چیز توجه دارند.

الف – قیمت کنونی چقدر است.
ب – گذشته تغییرات قیمت چگونه بوده اینکه چرا گذشته قیمت اینگونه بوده برای آنها اهمیت ندارد.

قیمت یا نرخ نتیجه نهایی نبرد بین نیروهای وارد بر آن از طرف عرضه و تقاضا می باشد. هدف از تحلیل تکنیکال و آنالیز نوسانات تعیین جهت حرکت در آینده می باشد. با تمرکز بر روی قیمت و فقط بر روی قیمت تحلیل تکنیکال یک روش مستقیم را ارائه می دهد. فاندامنتالیست ها علاقمند هستند بدانند چرا قیمت این مقدار است؟ چرا قیمت بالا آمده؟ تکنیکالیست ها بر چقدر تمرکز دارند و با چرا کاری ندارند.

تحليل تكنيكال

تحليل فني عبارت است از بررسي نرخ‌هاي قبلي و روند فعاليت ارز به منظور پيش بيني تغييرات قيمت در آينده. اصلي ترين نکته در انجام تحليل فني آن است که تغيير قيمت شاخص کوچکي از کل اطلاعات بازار است و الگوهاي تغييرات قيمت تمايل به تکرار خود دارند.با اين حال مهم ترين مشکل تحليل فني تاخير آن مي باشد! يکي ديگر از دلايل مهم انجام تحليل‌هاي فني آن است که تغييرات قيمت بصورت اتفاقي رخ نمي‌دهد و در بيشتر مواقع الگوهاي مشخصي دارند
شباهت تحليل تكنيكي به پيش‌بيني هواشناسي
تحليل تكنيكي دقيقا شبيه پيش‌بيني هواشناسي است. همان‌طور كه هواشناس از روند گذشته و جاري هوا براي پيش‌بيني آن در آينده استفاده مي‌كند، سرمايه‌گذار نيز از تحليل تكنيكي و روند گذشته و جاري قيمت سهام براي پيش‌بيني قيمت‌هاي آتي بهره مي‌برد.
هواشناسان با مطالعه و بررسي جريان كنوني و گذشته آب و هوا، فشار جبهه‌ها و سيستم‌ها، تغييرات دما و شرايط جوي و غيره مي‌توانند پيش‌بيني نسبتا دقيقي از شرايط آب و هوايي در آينده داشته باشند.
اين پيش‌بيني همان‌طور كه بارها شاهد بوده‌ايم، عاري از خطا نبوده است، زيرا الگوهاي آب و هوايي نيز مي‌توانند به طور غير منتظره‌اي تغيير كنند و پيش‌بيني‌ها را بر هم زنند، اما هيچ كس، دقت، كارايي و لزوم پيش‌بيني آب و هوايي را كتمان نمي‌كند.
پيش‌بيني هوا براي كسي كه در خانه‌اي بدون پنجره نشسته است و هيچ‌گونه ابزاري در اختيار ندارد، كاري مشكل و بلكه غيرممكن است و مي‌تواند صرفاً به پيش‌بيني كور و اتفاقي محدود شود. اما همين شخص، با در اختيار داشتن عكس‌هاي ماهواره‌اي و تصويري واضح از آسمان و جهت وزش باد، مي‌تواند پيش‌بيني نسبتا معقولي از هواي روز بعد به عمل آورد.
به همين ترتيب، كوشش براي سرمايه‌گذاري، بدون داشتن دانش و اطلاعي از قيمت‌هاي تاريخي و جاري سهام، اگر نگوييم غير ممكن، بلكه بسيار مشكل است. اما با توجه به اطلاعاتي كه از روي نمودار سهام به دست مي‌آيد و با درنظر گرفتن روندها، قيمت‌هاي تاريخي بالا (قيمت تاريخي بالا، بالاترين قيمتي است كه سهام در طول دوره معاملات دربورس داشته است)، قيمت‌هاي تاريخي پايين (قيمت تاريخي پايين، پايين‌ترين قيمتي است كه سهام در طول دوره معاملات در بورس داشته است)، سطوح حمايت و مقاومت و حجم مربوط به تغييرات قيمت، مي‌توان پيش‌بيني نسبتا معقولي از روند آينده قيمت سهام داشت.
تحليل تكنيكي نيز همانند علم هواشناسي، عاري از خطا نيست. اما اطلاعاتي كه در مورد سهام در نمودار آن قرار دارد، كمكي اساسي به فرآيند سرمايه‌گذاري و پيش‌بيني روند قيمت سهام در آينده به شمار مي‌آيد.
تحليل تكنيكي،فرآيند تحليل قيمت‌هاي تاريخي اوراق بهادار به منظورپيش‌بيني تغيير قيمت‌هاي احتمالي در آينده است.
ابزار عمده اين نوع تحليل نمودار يا Chart بوده كه بر اساس دو اصل عمده استوار است.
نمودار‌ها در تحليل تكنيكي (Charts)
تكنسين‌ها (تحليلگران تكنيكي) معتقدند كه قيمت اوراق بهادار، به‌صورت اتفاقي حركت نمي‌كند، بلكه «رابطه‌اي» كاملا نزديك بين حركت سهام در گذشته‌ و آنچه ‌كه در آينده اتفاق خواهد افتاد، وجود دارد. هدف تكنسين‌ها، يافتن اين «رابطه» است تا بتوانند به كمك آن، حركت سهام را در بازار سرمايه با دقت خوبي پيش‌بيني نمايند.
اساسي‌ترين ابزاري كه تكنسين‌ها براي اين‌كار نياز دارند «تصوير» يا «نمودار» است كه حركت سهام را نشان مي‌دهد. در ادامه فصل با اين ابزار آشنا خواهيم شد.




تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال بررسی و مطالعه تمام عواملی می باشد که بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر میزان عرضه و تقاضا اثر می گذارند. تفاوت اصلی تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال در نوع نگرش و تفسیر به نوسانات بازار می باشد. تحلیل گر تکنیکال معلول گرا و تحلیل گر فاندامنتال علت گرا می باشد. به عبارتی تحلیل تکنیکال مبتنی بر قیمت و حجم معاملات است و دلایل تغییر قیمت را نادیده می گیرد. در حالی که در تحلیل فاندامنتال همه عواملی که منجر به تغییر عرضه و تقاضا می شوند مورد مطالعه قرار گرفته تا ارزش جاری و آینده ارزها در برابر یک دیگر بدست آید

نرخ برابری ارز های مختلف در برابر یکدیگر با توافق همه شرکت کننده گان و بازیگران بازار پدید می آید و بیان کننده قیمت است که عده ای برای خرید و عده ای برای فروش در آن به توافق رسیده اند. چنانچه در مجموع اکثریت بازار انتظار بالا رفتن نرخ های مبادله را داشته باشند اقدام به خرید آن ارز خواهند کرد و اگر انتظار پایین آمدن نرخ ها را داشته باشند ارز مورد نظر را به فروش می رسانند . بنابراین تعیین قیمت در بازار به انتظارات معامله گران از آینده قیمت بستگی دارد.
به طور کلی عوامل اقتصادی ,سیاسی و مالی ,ترس و نگرانی,بحران ها,امید و آرزو مسایلی هستند که انتظارات معامله گران بازار را تغییر میدهند که این امر موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت ها تا رسیدن به تعادل میگردد .
هدف معامله گر فاندامنتال تشخیص همین عدم تعادل ها و معامله در جهت رسیدن قیمت به نقطه تعادل ( و متعاقبآ کسب سود) می باشد.

تحليل بورس

تحليل


براى بدست آوردن بازده مناسب در بورس حتما بايد از تحليل هاى علمى متداول (فاندامنتال-تكنيكال) شرايط را براى دستيابى به بيشترين بازده در كمترين زمان ممكن مهيا نمود.استفاده از تئورى مدرن مرتفوليو (MPT) نيز كمك موثرى در بهينه سازى سبد سهام و توازن ريسك و بازده مى نمايد.


فاندامنتال

درلغت به معناى بنيادى و پايه اى است و در علم معاملات بورس اوراق بهادار به نوعى از تحليل گفته مى شود كه به بررسى بنيادى و همه جانبه شركتهاى بورسى در سطح خرد و كلان مى پردازد.به كسانى كه از اين روش براى تحليل استفاده مى نمايند فاندامنتاليست يا بنيادگرا مى گوييم. سرمايه گذار در هر نوع بازار ، اعم از اوراق بهادار ، طلا، ارز، مسكن و..همواره نيازمند بررسى همه جانبه فرصتها و هزينه هاى سرمايه گذارى و روند آينده آن مى باشد.


در حقيقت تحليل بر اساس اطلاعات موجود و پيش بينى وقايع تاثيرگذار بر اساس فرصت هاى سرمايه گذارى روشى است كه بسيارى از تحليلگران از آن استفاده مى نمايند. در اين نوع ديدگاه تحليلگر كار خود را با كل نگرى آغاز و با جز نگرى ختم مينمايد.به عبارت ديگر روند تحليل از كل به جز (مطالعات جهانى،منطقه اى ، كشورى، صنعتى و شركتى) شكل مى گيرد.

بررسى هزينه ها و فرصتها و ريسك با ذكر دلايل و مقايسه با ساير اطلاعات موجود بهمراه پيش بينى وقايع آينده شالوده اينگونه تحليل است. پارمترهاى ذيل در تحليل بنيادى تاثير بسزايى دارند.


مزيت نسبى صنايع

قوانين صادرات و واردات

سياست گذارى اقتصادى دولت

ميزان توليد و فروش

نرخ آرز (دولتى ، آزاد)

نرخ سود بانكى

وقايع سياسى

نرخ تورم رسمى و غير رسمى

نسبت هاى مالى و اهرمى

دريافت تسهيلات بانكى و غير بانكى

حاشيه سود صنعت و شركت

نوع فعاليت (انحصارى ، عمومى)

نقدينگى شناور در جامعه

فرصتهاى جديد سرمايه گذارى



تحليل تكنيكال


تحليل تكنيكال يكى از روش هاى معتبر در بررسى روند قيمت سهام شركت هاست كه بر اساس شاخصهايى همچون عرضه و تقاضا

حجم معاملات

تعداد خريداران

قيمت هاى تاريخى

استوار ميباشد به عبارت ديگر تحليل تكنيكى استفاده از اطلاعات گذشته براى پيش بينى وقايع آينده است.


در اين نوع تحليل استفاده از نمودار قيمت و انديكاتورهاى مختلف پايه و اساس كار است و براى يك چارتيست اطلاعات بنيادى سهم هيچ اهميتى ندارد. در برخى موارد چارتيست ها اصلا نمى دانند شركتى كه سهام آنرا خريدارى مى نمايد چه محصولى توليد مى نمايد.


در اين روش 2 اصل اساسى مبناى تحليل را تشكيل مى دهد.

1- همه چيز در قيمت سهم منعكس مى گردد.


چارتيست ها معتقدند كه تمام اطلاعات و اخبار يك سهم تاثيرشان را در قيمت سهم بجاى مى گذارند و نيازى به پيگيرى وقايع شركتها نيست و قيمت سهم نشانگر تحولات شركت است.


2- اگر قبول كنيم كه از لحاظ روانشناسى انسانها در شرايط مشابه عكس العمل هاى مشابه دارند ، براحتى مى توانيم انعكاس اين اصل روانشناسى را در نوع خريد و فروش آنها دخيل نماييم و با بررسى وقايع گذشته پيش بينى آينده را سهل نماييم.

Wednesday, October 1, 2008




اين عكس يعنى روش جديد كسب و كار در دنياى پيشرفته يعنى
Where Knowledge is power